پنجشنبه ۱ آذر
اشعار دفتر شعرِ دل نوشته شاعر سمانه بنایی
|
|
به دوش می کشم
بار تنهایی و دلتنگیم را
بیا؛
بیا و سو
|
|
|
|
|
عاشقانه هایی درد آلود همراه بغضی عمیق و قلم سیاه می شکند؛ کمر واژه ها را...
|
|
|
|
|
1. زخم هایی که از دوریت بر روی قلبم نشسته نمکی که با بی اعتناییت بر روی قلبم می پاشی ح
|
|
|
|
|
واژه هایم بغض کرده اند
دیگر نای نوشتن ندارند
قلمم بر
|
|
|
|
|
دلتنگ که می شوم قلم را برداشته و خاکستری های نقاشی زندگیم را با واژه های عشقت رنگین می
|
|
|
|
|
باور کن چشم ها دروغ نمی گویند وقتی چشم هایش را می بینم خنده هایش برایم بی معنا می شوند ز
|
|
|
|
|
برایم بمان که ماندنت مانند ستاره ای خواهد بود در قلب کوچکم آن ستاره نشانه ای خواهد داشت نشا
|
|
|
|
|
نمی دانم چرا امروز حس عجیبی دارم خوشحالم کاش اینجا الان یک عروسک داشتم به شکل تو تا با ت
|
|
|
|
|
یادش بخیر سروده هایت می رقصانید افکارم را و حالا می رقصاند قلمم را که بنویسم از من
|
|
|
|
|
این روزا تک تک سلول های بدنم نیاز دارن به محبت به نوازش به مقداری بچه بازی به تحولی عظیم
|
|
|