پرسید:
شعر چیست؟!
گفتمش:
شرح دستپاچه احوال حیرانی
در پسِ رخدادِ شگفتِ ناگهانی
زایشی از تجربه درونی یا بیرونی
به بیانی متمایز از متون علمی و گفتار خیابانی
نوشتنی و خواندنی
هنوز شعر نباشد تا خوانندگانی
بخوانند و در لحظه بگردند شوریده و هیجانی
صبرکن!
همواره هست ویرایشکردنی
ما آدم ها در مورد هر چیزی می توانیم «نگرش» داشته باشیم. از نخود فرنگی داخل سالاد اولویه گرفته تا شامپویی که سرمان را با آن می شوریم و رجال سیاسی و شعر...
نگرش سه بعد اساسی دارد:
بعد شناختی
بعد احساسی
بعد تمایل به عمل
مثلا وقتی یک شعر را می خوانیم و کامنت می گذاریم می توانیم هر سه بُعد را به صاحب اثر بازخورد بدهیم:
بعد شناختی می تواند شامل جملاتی از این قبیل باشد:
نکته آموز و حکمت آموز است.
بسیار مفید و روشنگر بود.
از محضرتان آموختم.
رابطه بین ... و ... را به خوبی بیان کردید.
....
بعد احساسی می تاند شامل چنین جملاتی باشد:
لذت بردم از خوانش اثرتان
اعجاز کردید استاد
قشنگ بود.
خیلی دوست داشتم شعرتان را
صبحم را ساختید با شعرتان
...
بعد تمایل به عمل هم می تواند با اینگونه جملات بیان شود:
قطعا دوباره برای خواندن مراجعه خواهم کرد.
این شعر را برای همسرم خواندم...
شعرتان را می نویسم و روی درب یخچال می زنم
خیلی مایلم با شما ملاقاتی داشته باشم
به عنوان یک کار آموزشی می خواهم روی وزن شعرتان کار کنم
...
دست مخاطب باز است برای هزاران ترکیب مختلف از جملات که سه بعد نگرشی خود را نشان دهد.
ارادتمند همه دوستان و عزیزان نابی هستم.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها
وَ بَعْلِها وَ بنیها
وَ السِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها
بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ یاالله
اللّهُمّ نجّنا مِن القوم الظّالمین
سَنُصَلّی فی القدس ان شاء الله