صفحه رسمی شاعر طوبی آهنگران
|
 طوبی آهنگران
|
تاریخ تولد: | پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۳۷ |
برج تولد: |  |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | بدون اطلاعات |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۸ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | شیراز |
علاقه مندی ها: | به شعر و داستان |
امتیاز : | ۲۷۹۳۹ |
تا کنون 800 کاربر 6479 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: به نام انکه اندیشه رآ بر انگیخت از من عکس می گذارم من در ضمیر خود چیزی را احساس می کنم که از شعر هم فراتر است وتخلص در شعر و سکوت اگر نمی توانی. فریاد بزنی سکوت کن سکوت تو را زنده نگه. می دارد در سکوت هیچ اضافه. ای نیست خاموشی بلند ترین صدا است
اندیشه ی نو جسجو در واژه های اسرار آمیز
خداوند را چو . آفتاب درخشنده و درخشنده. ای در دل انسان می دانم به واسته. عََشق زندگی را طالب. می شوم و گردکار کرد
از فلسه ی خلقت روح چیست
چرا همیشه به دنبال گم شده ای می گردد
خبر از طر یق الهام قلبی
و باور هایی
که از راه گفتار نا خدا گاه به زبان می آید
و خداوند را چو .نور متلق و مو جودی نزدیک در دل هر. انسان می بینم
که طالب. زندگی می شود
بین انسان و خداوند ارتباطی است که هیچ کس خبر ندارد
هر بشری به طور خواصی. با خداوند ارتباط دارد
اگر حکومت خداوندی. و حب لذت. نبود هیچ کس به خودش زحمت نمی داد که زندگی بسازد
پیام خداونددر بعد. تولد در دل انسان درج می شود
این الهام انسان را نا خدا گاه به سمت زیستن بودن داشتن می کشد
انسان به فهم و شعور که می رسداین احساس. هم بالق. می شود
باید و نباید ها را می فهمد
الهام اورا به سمت درخشیدن که همان زات است می کشد
دشمنی و تبا هی را می فهمد چرا تن می دهد ان هم نفسی است که باز در خود انسان رشت می کند
که اگر سر کوب نشود آتش می شود. شاید . سوزانده هم باشد
دنیا به ما اموخت که ظلم پایدار نیست
زمین از ان انسانهای عادل و درست کار است و انسانهای صاله وارسان زمین هستند
می دانیم که جهان در پرطو عدل ساخته شده است
و این هم می دانیم که پرورد گار عالم پادشا ه ان است
و این را هم می دانیم هر چه در این جهان است تعلق به خودش است
و این شعر
ببین افسانه ی ققنوس سر گشته
که در اتش حسرت می سوزد
دوباره زاده گردد از خاکستر خود
ّبه تغییر نتوآن داد در عمر
توان تغییر داد چگو نه بود عمر
ای عشق ای معجزه غوغا ای دیدده بدان وای از روز ندیدت
وای از مکافات عمل |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
صبح دیگر دفتری وا می کنی
گفته ها هر روز را تکرار می کنی
درد امروز را با زخم دیروز در مان می ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۵۸۰۳ در تاریخ دیروز
نظرات: ۲۰
|
|
زطایف عشقی از حلقه ی گیسوی چه می دانی
در انتظار شب وصل وزحرمت زفافی چه می دا نی
محضرعشق ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۵۷۷۳ در تاریخ ۳ روز پیش
نظرات: ۵۳
|
|
چشم بگشای چهره بنما بی گانه نیستم من
حجاب از روی بردارکه بر خاکت نشستم من
هر چه بینم به زیب ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۵۵۴۱ در تاریخ ۱۲ روز پیش
نظرات: ۲۵
|
|
خلوتی بنما ز جان . جان خدمت
جانان کند
کار دشوار جهان صلح بر آسان کند
سپارم دل به محب ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۵۵۰۰ در تاریخ شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲ ۱۳:۵۹
نظرات: ۵۲
|
|
امروز تبع گوار ا نیست به سخنی
چاره ی درد نکند هیچ مرد دانشوری
دلها شده سنگ خارا نخراشد ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۵۴۱۳ در تاریخ ۲ هفته پیش
نظرات: ۳۴
مجموع ۲۰۶ پست فعال در ۴۲ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر طوبی آهنگران
|
|
به تازه گی به آنجا سفر کردم سری به مرزعه ی پدر بزرگم زدم که دیگر بدست کسی دیگر اداره می شدزدم انجا خواطرات زیا دی از دوران کودکی داشتم جا منزل پدر بزرگم هنوز بعد
|
|
يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۴۰۲ ۰۳:۳۵
نظرات: ۰
|
|
: فصل ۹ از کتاب من هیچ چیز در دنیا وجود ندارد که نشانی از جنس خود بر جای نگذار د به طور مثال ریشه ی همه ی هنر ها اصل و اثاثش تخیل است و عشق هم که از ری
|
|
يکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۱۵
نظرات: ۶
|
|
امده ای که راز . من بر همه گان بیان کنی وآن شه بی نشان را . جلوه دهی نشان کنی مولا نا قصه ای از طایفه نور و راز راز چه کلمه
|
|
سه شنبه ۲۷ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۱۳
نظرات: ۳
|
|
دنیا بدون اندیشه بی معنا است تفکر نه مقصد دارد نه انتها شاید ما در بغضی کار ها ازاد نباشیم ق ولی در اندشیدن ازاد هستیم و خداوند بزرگترین اندیشمند و معما
|
|
يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۲۹
نظرات: ۰
|
|
بگزارزمان بگزرد زمانی پشت این زمانه خواهد امد یگی به جشمان کودکان نگا
|
|
چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۲۱
نظرات: ۲۴
مجموع ۵۰ پست فعال در ۱۰ صفحه |