یاغی

سلام و درود استاد حکیم عزیز
آفتِ هم نشین باغ شدم مگسِ بر سر چراغ شدم
در سرشتم نبود سوزاندن داغ دیدم اگر که داغ شدم

حرف بی استفاده ایی بودم در دهن های مردم افتادم
شیءِ براق ساده ایی بودم یک کلاغ و چهل کلاغ شدم

ساکت و سر به زیر بودم من جنگ می شد اسیر بودم من
هِی سرم را در عشق پیچاندی تا که با یاغیان ایاغ شدم

شرط تقدیر من شکستن بود بخت با آرزوم دشمن بود
و حواست اگرچه بر من بود رفتم از یادت و جناغ شدم

چاله و چاه بودی از اول راهِ بیراه بودی از اول
تو که روباه بودی از اول من چرا روبروت زاغ شدم


در مورد بیت جناغ هم ( شرط ، شکستن ، از یاد رفتن ، جناغ ) همان جناغ شکاندن خودمان است که در این جا خود را به جناغی تشبیه کرده ام که شکسته شده و از یاد یار رفته است (ضعف تالیف را در این بیت قبول دارم )
در کل شعر را دو سال پیش گفته بودم قطعا مانند دیگر اشعارم خالی از ایراد نبود ، ممنونم از شما بابت نقد دقیق و نظر لطفتان

سلام جناب حکیم میخواستم توضیح بدهم که گوشیم زنگ خورد و تا تمام شد ، دیدم محمد جواد خودش زحمت کشیده
اگر یادتان باشد استخوان جناغ مرغ را از وسط دو نفر نصف میکردند و شرط میذاشتن که دیگه از دست هم چیزی قبول نکنند و اگر یکنفر غفلتا از دست دیگری وسیله ای میگرفت بازنده بازی بود و طرف پیروز بهش میگفت : یادم ترا فراموش یا میگفت جناغ شدی
در مورد اینکه چرا نام غزل نهاده ، بخاطر کم دقتی دوستان است موقع ارسال شعر . چون پیش نویس قالب از طرف سایت غزل نوشته شده و بسیاری از دوستان یادشان میرود آنرا تغییر بدهند . محمدجواد هم که بگی نگی از من عاشقتره و قطعا حواسش به آنلاین و آفلاین شدن طرفش بوده . مگه نه محمد جواد ؟؟

حالا ارکان رو چسباندی به هم که غزل بشه؟؟
ای شیطون

سلام مانای گرامی
راستش با این که قبلا اشتباهی قالب های دیگر را در عنوان فرستاده بودم اما اینبار اشتباه نفرستاده بودم ( البته عاشق را که هستم) فقط چون طول هر مصراع زیاد بود خیال کردم شاید به این شکل خوش اندام تر باشد ( از عروض خیلی سر در نمی آورم اما فکر می کنم وزن دوری است و می شود هر مصرع را به دو بخش تقسیم کرد باز هر چه اساتید بگویند )
خیلی ممنونم از لطف شما بزرگوار

سلام و درود شاعر نازک خیال خوب سایت، شاعر ادیب محمدجواد عطاالهی عزیز
قلم تان چه در این شعر و چه در اشعار قبلی که مهمانتان بودم ستودنی است.
قالب شعر غزل است و به درستی انتخاب شده
و وزن شعر هم دوری است
وزن هر نیم مصراع : فعلاتن مفاعلن فعلن
که در بعضی مصرع ها در رکن اول فاعلاتن به جای فعلاتن و در رکن آخر فعْ لن به جای فَعَلن استفاده شده است و از اختیارات شاعر است
مصرع «هی سرم را در عشق پیچاندند» اشکال وزنی اش مربوط به واج «ع» در واژه عشق هست که به ضرورت وزن
باید (هی سرم را د رشق پیچاندند) خوانده شود.
بعضی شاعران وصل را مخصوص همزه وصل می دانند بنابراین وصل واج «ع» و «ه» از منظر ایشان دارای اشکال است.
مصرع «رفتم از یادت و جناغ شدم» از نظر وزن بدون اشکال است.
اما در خصوص سایر موضوعات که مهمتر است و آن زبان روان و توصیفات شیوا است شعر موفق عمل کرده و لذت آفرینش در هر مصرع محسوس است.
شاعر ما محمدجواد عزیز نور چراغ است چه کنیم با مردمی که نور را تجزیه می کنند

شیءِ براق ساده ایی بودم
یک کلاغ و چهل کلاغ شدم

دوستدارت مهدی

درود گرامی با توضیحاتی که فرمودید و خودش هم بیان کردند شاعر باید همراه شعر باشد و توضیح دهد عرض بنده اینست که طوری گفته شود که نیاز به توضیح نباشه
با سپاس از نظر سبزتان

درودی دوباره بر محمد جواد
از اول هم باید به همین صورت نوشته می شد غزل گفتن با سبک « سلسله ارکان» کاری بس مشکلتر از سبک سنتی است.اما غزل سنتی خوش آهنگتر و زیباتر است.مثلاً شما می‌تونستید دوغزل داشته باشید تفاوت غزل« نو کلاسیک» با غزل سنتی در شگردهای زبانیست؛ نه زیاد کردن ارکان. غزل آرامش در این سبک شعرهای خوبی دارد؛ که خواندنشان لازم است.
به نظرم شما که در ابتدای راه هستید؛ خود را درگیر این نوع غزلها نکنید. زیرا امروز این نوع غزل و شعر هم به خاطر دور ماندن قافیه؛ از مد افتاده اند.و کمتر استفاده میشه.

ممنونم از شما جناب محمدی بزرگوار

و باز ممنونم از شما جناب حکیم بزرگوار.

سلام
بسیار ممنونم از لفظ شما گرانقدر

سلام
بسیار ممنونم از لطف و همراهی شما سید عزیز
در پناه حق باشید

سلام
بسیار ممنونم از نظر لطفتان
به مهر خواندید و نوشتید
سلامت و پیروز باشید

سلام بر شما جناب فتحی بزرگوار
خیلی خوش آمدید
ممنونم از نظر لطفتان
در پناه حق

سلام جناب کاظمی بزرگوار
خیلی خوش آمدید
ممنونم از لطفتان
در پناه حق

سلام
ممنونم از لطف شما جناب شهنی
خوش آمدید و به نیکی خواندید

سلام
خیلی خیلی سپاسگزارم از نظر پر مهر و محبتتان بانو فرشیدفر گرامی
خوشحالم که توضیحات مفید بوده اند
در مورد جناغ هم بله طرف مقابل باخته است و شاعر برده است اما چه بردنی ، بردنی که شرطش شکسته شدن بوده
از یاد رفتن بوده و شاعر جناغ شکسته شده است ( البته فضای ساخته شده خیالی است و تجربه واقعی نیست مانند خیلی دیگر از اشعار )
باز هم ممنونم از همراهی شما

سلام
ممنونم از لطف شما

سلام بانو نامداری گرامی
خوش آمدید ممنونم از لطف شما

سلام
بسیار ممنونم از شما
خوش آمدید و به لطف خواندید

سلام
ممنونم از لطف شما
خوش آمدید و به نیکی خواندید

سلام
ممنونم از شما گرامی
خوش آمدید و به لطف خواندید

سلام
بسیار ممنونم از لطف شما بانو ناصری راد
خوش و آمدید و به نیکی خواندید

سلام
بسیار ممنونم از نظر لطفتان
خوش آمدید و به مهر خواندید و نوشتید
در پناه حق

سلام
ممنونم از لطف شما
خوش آمدید

سلام
سپاسگزارم
خوش آمدید