عزیز من :
ای ترکیب به هم آمیخته ی
وامق و عذرا !!
ای مقدمه ی بی پایان
به نام او !!
ای فهرست زیباترین واژگان الهی !!
ای منزوی ترین و دورترین
خانقاه شاهدانه !!
من اکنون آئینه وار
در آئین شکسته ی هزار تکه ی خود
تکرار می شوم
و زخم اثنی عشری سوره ی والتین را
با روغن زیتون
حوالی فدک
التیام می بخشم .
دیشب کسی شبیه مهاراجه در
کتاب خال هندوی یوحنا
آیه ولاتجسسو را در اوراق فرقان
زمزمه می کرد .
بیا بذر اندوهم را به انبوه ملخهای
ویرانگر صحراگرد ببخش
و در لحظه ی شلیک
پرنده ی بی دانه را هم نوازش کن .
ای دوشیزه ی الهام !!
بیا در گردهمائی سجاده های تزویر و ریا
آتش هزاره ی زرتشت را
بر منبرهای بی بنیان
بیندازیم و نگذاریم
تاریخ تورات حقانیت
و انجیل عیسوی حواریون
به دهستان نهایی تاریخ بپیوندد .
آخر کدام سیاه چادر را
برای چله نشینی شبانه روزی ام
که در حاشیه شبستان است
انتخاب کنم ؟
تا کسی رهزن رازهای
درونی ام نشود ؟؟
باقر رمزی باصر
بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد
موفق باشید