مسئولان خواب(دخترک)

درود شاعر گرامی
افراغ اندیشه را پاس بداریم
بداهه ای کوتاه :
"مار پیچی طولانی است
زبان چسبناک
مار خوابیده
روی گنج های
آشکار و نهان
سرزمین من

سلام سجاد عزیز
خوش برگشتی رفیق

سلام و درود
بر شما شاعر گرانقدر و با احساس
--------------

سلام
بیان شیوا و درک شما از جامعه قابل تقدیر است
کماکان در همین راه گام برداشتن افتخاریست بزرگ
موفق باشید دوست خوبم

سلام و درود
نوشتن از درد گاهی لازم است
شاید
درمانی یافت شود

موفق باشی بزرگ مرد

درود دوست عزیز

شاید تا سروده‌ی محکمِ بعدی که از شما بخوانم، دیگر پیامی خدمتتان نگذارم
امّا حرفم همین است و می‌ماند.
با اینکه جوانید و نگارشتان خیلی پیشرفت می‌طلبد،
بنده واهمه‌ای ندارم، از اینکه
از اکنون برای چند سالِ دیگر، شما را در جایگاهِ استاد خود بدانم.

چون می‌بینم کجا ایستاده‌اید، به کجا می‌نگرید و کدام سو می‌روید.
چون می‌بینم تازه جوانه‌ی اندیشه‌تان سر از خاکِ خواب برداشته
بالاترین قلّه‌ها را هدف گرفته‌اید،
هیچ و پوچ‌ها را به خود واگذاشته‌اید
و به آن اصطلاحِ ظالمانه و احمقانه و غلطِ ترجمانی،
آنگونه‌ای که «پیشی‌های آسّه برو» اند، «شاعرِ زمانِ خود» نیستید.
جهانتان، در دودِ سیگار و قهوه و کافه و کافکا خلاصه نمی‌شود.
امیدوارم اینگونه بمانید
تا چشم بر هم زدنی زمان بگذرد و روزی آنها که انکار می‌کنند، مقحورِ سایه‌ی سخن سنگ‌خردکن‌تان گردند.
نگرانی ای از گفتنش ندارم چون تردید نیست، شما آنگونه نیستید که با شنیدنِ حقیقت، جوگیر شوید و فرمان را گم کنید.