جمعه ۲ آذر
چشمانِ وحشی شعری از ابوالفضل زارعی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۹:۲۵ شماره ثبت ۹۸۲۷۶
بازدید : ۳۶۰ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب ابوالفضل زارعی
|
لبم از وسعتِ وصفِ تو به تنگ آمده بود
گام ِ تردید به راه تو چه لنگ آمده بود
سِپَر انداخته تسلیم ِ نگاهت شده ام
خنجرِ چشم ِ تو بی رَحم به جنگ آمده بود
حرفِ چشم ِ تو به ظاهر همه دلسوزی و صدق
پشتِ سر بَس مُتِلَوّن ، همه رنگ آمده بود
ریشه ی رَحم ِ نگاه تو چه بی رحم و وفاست
مهرِ چشمانِ تو رفته ست چو سنگ آمده بود
چه قوی پنجه و وحشی ست نگاهت قتّال
بَس کُشنده ست ،تو گویی که پلنگ آمده بود
نام ِ تو شُهره ی شَهر است به خونریزی و مرگ
نام ِ تو از دل رُسوایی و ننگ آمده بود
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود