حق را بچین! (زلال عروضی قافیه دار پیوسته)
ای باغبان!
برخیـز از خواب گران!
آب از گلـوی نهـر می ریـزد بــه چـاه
رحمی بـرای غنچه هــای عـاشـق شیـرین زبـان.
اینک تو بیل عشق را بر دست گیر!
بازوی دل کن امتحان
برخیز!هان!
ای نازنین!
بنگر بـه طبـع آذرین
وَریـان بـه وَریـان، هـادی احساس باش!
آیــا مگـــــر از نـسل فـــردا نیـستـی در ایــن زمیـن!؟
یک نعره از جام «کوراوغلی» نوش کن!
سازت بیاور از کمین
حق را بچین!
وَریان : واژه ی ترکی هموزن دَربان و به معنای بند ( ایجاد خاکریز به توسط بیل، برای تغییر مسیر و هدایت درست آب )
کوراوغلی: نام پهلوان قدیم آذربایجانی
زلال فوق از نوع عروضی قافیه دار پیوسته بوده و در طول وزن «مستفعلن» با دخالت «مستفعلُن» می باشد:
مستفعلُن
مستفعلُن مستفعلُن
مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن
مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن (سطر مادر)
مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن
مستفعلُن مستفعلُن
مستفعلُن
آرایش قافیه:
................قافیه
........................قافیه
.....................................آزاد
............................................قافیه
.....................................آزاد
........................قافیه
................قافیه