دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
چهاردهمین مربع آبیست
معشوق آسمانی دریاست
رعدابهای کاغذ و فریاد
در یالهای مکعب دنیاست
فصل بلوغ اُدکلن اوست
در جنگ پارتیزان مقدس
آن چمدان صورتی خاص
آن ساقهای شیشه ایِ گس
مصلوب زخم- خوانده الکل
مغلوب روسری زرشکی
پیراهن گاباردین لَخت
با چشمهای وحشی مِشکی
یک زن، قریب مثل غریبه
همرزم گرم مادِگی گل
یک زن شبیه رولت روسی
جامانده در ادیپ ابوالهول
چَسبان شبیه شاخه انگور
مَغرور مثل حضرت حوا
در پرچمش دهان خدایان
در دامنش، سرود یهودا
رسخ درخت در عصب نور
کاخ خیال کبیسه خورشید
آغاز یک برهنگی محض
خونی درون شیشه امید
یک زن برای خواب مرکب
یک زن برای ستاره داوود
زیبا شبیه یک وطن عور
یک ساز بسیار غم آلود
زجر درون کتاب سپیدم
یک زن شبیه بوسه و تنظیف
وقتی دلت خزانی و تنهاست
آغوش غیرقابل توصیف
اکتاوهای عطر دهانش
شنهای داغ ساحلیِ دور
رقصانده او جهان عجیبش
در تیک تاک عقربه ای کور
از شیره اش، شکوه پرنده
بر لنف آسمان تو آویخت
از زیر پای نرم و ظریفش
نام بهار، شکوفه بر انگیخت
یک زن برای تبسم گوته
در انتحار معنی گیلاس
براق مثل مغز ادیسون
سرسخت مثل تکه الماس
یک زن برای تکامل میمون
سرباز خط اول بن بست
جان میکند به جای شقایق
تا انتها همیشه همین هست
لالست و با گلایه هم آغوش
تنهاست با قاطر دیلاق
بر صورتش خراش طبیعت
در یَاس کوچ تلخ به ییلاق
در دشتهای ترکمن بکر
اسبنده با شراب اثیریست
شعری شبیه تفرج یک باغ
باغی که در نهایت پیریست
سیلی خور صبور تبسم
معناگریز لایه ی شیطان
در آرزوی زندگی و عشق
با داغهای کهنه ی پنهان
در چهارگوش خانه بشوید
چادر برای حفظ تعادل
دلقک میان نقش پرستار
با گریه های گرم تَجاهل
پُرگوست در میان سکوتش
در سینه عقده های کبودش
تصویر او سیاه و سفیدست
وقتی که مرگ سرد ربودش..
زمستان۹۷
|