جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر میلاد همتی زاد (مهجور)
آخرین اشعار ناب میلاد همتی زاد (مهجور)
|
در فصل غم خیز خودم،پاییز
در کوچه باغها قدم میزنم... .
کوچه سراسر آیینه ی من شده مثل من زرد روی.
حس می کنم در این سمفونی جایی ندارم
سمفونی که به رهبری باد و همراهی برگها در زیر پای من اجرا میشود...!
شاید من آن همخوان ناهمخوان این سرود هستم.
تنها میدانم در جستجوی خودم شاید در میان این همه برگ میگردم و این موسیقی همچنان همراه من است.
می گویند پاییز فصل فراق و غم هاست اما باور دارم زردی رنگی که حقیقی باشد از بهار نقاب زده ی سبز بسیار بهتر است.
من در پاییز خودم را می یابم،خودی که واقعی است... .
و عجیب تماشاچی هایی هستند رهگذران که بر این نغمه روح انگیز بغض آلود به سادگی پا میگذارند!
شاید باید گذشت و سکوت بی انتها و پایانی تمام قد چون سروها و چنار های ایستا را تماشاگر بود.
شاید... .
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیباست