سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 دی 1403
  • سالروز تشكيل نهضت سوادآموزي به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
  • شهادت آيت الله حسين غفاري به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1353 هـ ش
27 جمادى الثانية 1446
    Friday 27 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۷ دی

      رمان زندگی

      شعری از

      مهدی ترابی

      از دفتر اشعار کسی که شاعر نیست... نوع شعر ترکیبی

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۰۶ شماره ثبت ۹۳۱۷۱
        بازدید : ۷۶۶   |    نظرات : ۲۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مهدی ترابی

      هر دفعه در این رمان زندگی 
      قصه ای نو از زمان بندگی 
      این پدیده دست این آدم نبود 
      خوب خواستن بد شدن راحت نبود 
      از امید و نا امیدی حرف نیست 
      آسمان قلب ما چون برف نیست 
      سعی خود را ما به یاری داشتیم 
      خود غلط بود آنچه می پنداشتیم 
      خواستم در  روزگار  و هستی ام 
      در حقیقت ها ی خود در مستی ام 
      گر که بد دیدم جفا را بگذرم 
      گر خطا دیدم خطر کرده خطا را بگذرم 
      خواستم دیدم بلا باز هم  بلا را بگذرم 
      خواستم وقتی که حس کردم گزندی بر کسی
      آن گزند بر خود خریده دیگران را بگذرم 
      بخت ما بد بوده حالا بد شده یا هر چه بود 
      بخت بد را مال خود کرده خدا را بگذرم 
      دوست دارم ادمی را ادمیت نیست اگر 
      ذات بد دارد ولی اعمال خوش . را  بگذرم 
      بگذرم هی بگذرم اما چه سود.
      اخرِ این قصه ها خود میشم تار و کبود
      قصد بد اعمال نیک و قصد نیک اعمال بد 
       
      در مسیر زندگی آمد مرا سد ها به صد
      دلخوری ها شادمان خواهد تورا با دشمنت 
      خواستم دورت کنم از دشمن آبستنت 
       
      حال هم خود در ته این قصه تلخی دیده ایم 
      روزی آید که ببینی در مسیری  مرده ایم 
      مردن ما گور و خاک و یاد پاک  نیست 
      مرگ یعنی دخل قلبت صفر  خرج افسوس بیست 
      گر شرابی بر ترابی تشنه ی دریا ندیدی 
      بگذر اما قطره ای دریا بدان از ما بریدی 
      اندک اندک قطره قطره روح ما آزرده شد 
      کار ما بد قصد ما نیک  ادمیت مرده شد ...
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۵۲
      خندانک
      درودبرشما خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۵۵
      درود بانوی گرانقدر خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۰۴
      درود بزرگوار
      دلنوشته زیبایی است
      مزین به نقد نافذ استاد بانو طالب زاده گرامی و جناب مانای عزیز
      جسارتا تضمین مشخص نشده است؟؟؟ خندانک
      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۲۲
      متاسفانه اطلاعات کافی در این باب نداشتم و انشالله در اشعار بعدی توجه به این نکته خواهم کرد استاد
      ارسال پاسخ
      مهرداد مانا
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۱۰
      سلام ..

      ما سه نوع سرایش داریم :

      ۱- سرایش موزون
      که خود هم بر سه نوع می باشد :

      الف : وزن عروضی که حاصل مدل های مختلف ترکیب صامت و مصوتهای کوتاه و بلند است و میراث زبان عربی است . تمام شعرهای کهن فارسی در قالبهای مختلف بر همین سیاق است و اصطلاحا به آنها شعر کلاسیک میگویند .

      ب : وزن عددی یا وزن فرانسوی ( که بر روی تساوی هجایی ابیات تاکید دارد یعنی اگر یک مصراع ده هجایی باشد مصراع زوج آن هم باید همینطور باشد البته من به این وزن \" وزن زاگرسی \" یا \"وزن پهلوی\" می گویم . زیرا هزاران سال است که مردمان زاگرس به همین سبک شعر می‌گویند و تمام سروده های اوستایی و اهورایی به همین وزن است

      پ - وزن فولکلور یا وزن عامیانه که به ترانه‌های مردمی تعلق دارد به عنوان مثال به \"حسنی نگو یه دسته گل\" توجه کنید


      ۲- سرایش پریشان وزن که به وزن نیمایی هم مشهور است البته پیش از نیما هم کسانی به شکل پراکنده این را امتحان کردند و حاصل تجددخواهی و جریانات رفرمی در ادبیات جهان و در ابتدای قرن حاضر بود . در این نوع سرایش وزن رعایت میشود اما ترتیب و نظم ان از قانون کلاسیک پیروی نمیکند و شاعر در کوتاه و بلند کردن و تغییر وزن مختار است .


      ۳- سومین نوع سرایش بی وزن یا آزاد است که بسیاری از ادبا و کارشناسان در نامیدن شعر بر آن تردید دارند خود بنده نیز با این که در این سبک مینویسم . اما با آنها هم عقیده ام و اکثر مطالب ارسالیم را باتیک \"دل نوشته\" میفرستم . البته به این منظور نیست که سرودن دلنوشته یا سپید از سرودن کلاسیک آسانتر باشد . کما اینکه بسیاری از قلم بدستان بخاطر ناآشنایی با وزن به سپید پناه میبرند . اما واقعا و حقیقتا سرودن یک شعر سپید که بتوان با تکنیکهای معنا و زبان ، جای خالی وزن را پر نمود ، کار هرکسی نیست . و معتقدم تمام کسانی که در این سبک نامی و احیانا نانی به دست آوردند ، هنوز اندر خم یک کوچه اند . و بدون تعارف و خیلی رک و صریح باید عرض کنم شعر دوستانی چون مجید قلیچ خانی /سلمان مولایی / پژمان بدری / سمیه جلالی / منیژه قشقایی و .... را بسیار بهتر و بالاتر از اساطیر شعر آزاد می دانم و البته چندباری این اظهارنظر برایم حواشی درپی داشته است و البته طبیعی است زیرا آن بزرگواران آغازگر سبک بودند و خوب پیداست که خامتر باشند و دوستانی که نام بردم کار آنها را تکمیل نمودند پس اگر شعر اینها را از آنها بهتر می دانم منظورم توهین نیست و شکی نیست با توجه به شکل حرکتی دلنوشته یا شعر آزاد ، همچنان روند تصاعدی کمی و کیفی آن ادامه دارد و چندسال دیگر شاعرانی به عرصه میایند که موفقتر و پخته تر خواهند بود .

      اما برگردیم به شعر شما دوست عزیز
      بسیاری از مصاریع شما مقفی و مردف بودند یعنی به رعایت قافیه و گاه ردیف اصرار داشتید و گاهی هم از تکنیک های شعری استفاده شده ( مثل رمان زندگی و آسمان قلب که دو ترکیب تشبیهی هستند ) اما وزنی در سروده ی شما ندیدم و اگرچه به عنوان سبک ترکیبی ارسال نموده اید ، اما به خاطر اینکه شعریت کار زیر سوال رفته و نمی توان آنرا در ردیف آزاد یا کلاسیک قرار داد ، با این کار مخالفم و شما را دعوت می کنم به مطالعه در باب نظم عروضی و رعایت ان در شعر خندانک
      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۸
      با سلام و تشکر خدمت شما بزرگوار

      همینطور که در پروفایلم عرض کردم بنده حقیر شاعر نیستم و سوادی ندارم خود را شاعر نمیدانم گاهی چیزی از ذهنم میگذرد و مینویسم اینکه شما وقت طلایی و با ارزشتون رو در اختیار من گذاشنید واقعا ممنونم حقیقتا حق با شماست هرچند که اکثرا متوجه کلمات و اصلاحات نشدم اما کلام اخر شما چیزهایی به من فهماند دوست عزیزم دقیقا من قصد دارم هرچیز که نوشتم رو اینجا بگزارم بدون هیچ کم و کاستی تا نقاط قوت و ضعف خودم رو متوجه بشم خوشحال میشم در این مسیر همراهی کنید بنده حقیر رو و استاد اینجانب باشید
      ارسال پاسخ
      مهدی ترابی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۸
      با سلام و تشکر خدمت شما بزرگوار

      همینطور که در پروفایلم عرض کردم بنده حقیر شاعر نیستم و سوادی ندارم خود را شاعر نمیدانم گاهی چیزی از ذهنم میگذرد و مینویسم اینکه شما وقت طلایی و با ارزشتون رو در اختیار من گذاشنید واقعا ممنونم حقیقتا حق با شماست هرچند که اکثرا متوجه کلمات و اصلاحات نشدم اما کلام اخر شما چیزهایی به من فهماند دوست عزیزم دقیقا من قصد دارم هرچیز که نوشتم رو اینجا بگزارم بدون هیچ کم و کاستی تا نقاط قوت و ضعف خودم رو متوجه بشم خوشحال میشم در این مسیر همراهی کنید بنده حقیر رو و استاد اینجانب باشید
      مهدی ترابی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۹
      با سلام و تشکر خدمت شما بزرگوار

      همینطور که در پروفایلم عرض کردم بنده حقیر شاعر نیستم و سوادی ندارم خود را شاعر نمیدانم گاهی چیزی از ذهنم میگذرد و مینویسم اینکه شما وقت طلایی و با ارزشتون رو در اختیار من گذاشنید واقعا ممنونم حقیقتا حق با شماست هرچند که اکثرا متوجه کلمات و اصلاحات نشدم اما کلام اخر شما چیزهایی به من فهماند دوست عزیزم دقیقا من قصد دارم هرچیز که نوشتم رو اینجا بگزارم بدون هیچ کم و کاستی تا نقاط قوت و ضعف خودم رو متوجه بشم خوشحال میشم در این مسیر همراهی کنید بنده حقیر رو و استاد اینجانب باشید
      مهدی ترابی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۹
      با سلام و تشکر خدمت شما بزرگوار

      همینطور که در پروفایلم عرض کردم بنده حقیر شاعر نیستم و سوادی ندارم خود را شاعر نمیدانم گاهی چیزی از ذهنم میگذرد و مینویسم اینکه شما وقت طلایی و با ارزشتون رو در اختیار من گذاشنید واقعا ممنونم حقیقتا حق با شماست هرچند که اکثرا متوجه کلمات و اصلاحات نشدم اما کلام اخر شما چیزهایی به من فهماند دوست عزیزم دقیقا من قصد دارم هرچیز که نوشتم رو اینجا بگزارم بدون هیچ کم و کاستی تا نقاط قوت و ضعف خودم رو متوجه بشم خوشحال میشم در این مسیر همراهی کنید بنده حقیر رو و استاد اینجانب باشید
      محمد باقر انصاری دزفولی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۴:۳۴
      خندانک خندانک خندانک
      قلمتان نویسا
      هزاران درود
      موفق باشید
      خندانک خندانک خندانک
      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۵۵
      تشکر استاد شما همیشه به بنده لطف دارید خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      اعظم قارلقی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۴۰
      درود
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۵۶
      تشکر بانو
      ارسال پاسخ
      سیده نسترن طالب زاده
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۴۲
      درودتان شاعر گرامی زیباست ..
      در نگاه من ،به عنوان شاعری که تخصص ادبی ندارم و نیز شعر در درجه ی اولویت چندم سرگرمیهایم قرار دارد ، سرودن یک میثاق قلبیست ، میثاقی با طبیعت ،با روح و جان آدمی ،با خرد آدمی ،با عواطف و فطریات ،با زبان مادری و زبانهای زنده ی دیگر جهان ..
      سرودن ، ذات هنرمندانه و روحیه ی پالایش شده و روحی درخشان میخواهد ، شاعرانی که در سراسر جهان ،شناخته شدند و جاویدان ، هدف شاعرانگیشان ‌، ایجاد پارازیت فکری نبوده است ،در بند اوهام و تصورات سطوح پایین نبودند ، بزرگ می اندیشدند و انسانهایی سترگ بودند ..
      سرودن ، تنها به یک قلم و یک روح ادیب نیاز دارد ، البته بسیاری مورد دوم را ندارند !!، لذا افراد زیادی در این عرصه وارد میشوند و طبع آزمایی میکنند ..
      این که باید چه سرود ،چگونه سرود ، و برای چه ،
      مهم است ، کتابهای بسیاری برای آموختن اوزان عروضی و بوطیقایی اشعار نو و سپید است که میتوان ازان بهره جست ..
      هستند کسانی که یک جلد کتاب در تمام عمر خود خوانده و نام آنرا برای یک شعر برمیگزیند ،در حالی که از لحاظ علمی و تخصصی سروده شان سرشار از نادانیست ، و آن ارزان شی بی جان را بر سر بازار حراج میکنند ، و البته نمیتوانند خود را شاعر تلقی کند ..و نیستند ..
      امروز،منتقدان بی علم و شاعرنمایان گستاخ با لولهای غیرقابل قبول در جوامع ادبی جولان میدهند ..
      و این تجربه ی ۷ ساله ی من از سرایش صدها شعر در قوالب گوناگون ، در حضورهای مجازی و حقیقی ادبی در ایران و تجربه ی حضور افتخاری پنج ساله ام در انجمن ادبی دانشگاه لومونسف است ..
      فراتر ازین اغتشاشات به آوای برگزیده ی درونتان گوش فرا دهید و زیبا و زیباتر از هر روز بسرایید ..
      و هنر ذاتیتان را برای این مهم به کار ببندید
      باشد که مقبول اهالی دل قرار گیرد..
      با احترام
      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۰۵
      تشکر میکنم بانوی ارجمند از وقتی که گذاشتید در هر صورت اینجانب سعی دارم که نوای دلم رو با احساسی که نسبت به اشعارم دارم تلفیق کنم راستش چیزی که می نویسم شبیه نقاشی می مونه برام که گاهی به نظمی درش خودش حس پراکندگی درونم رو نشون میده دارم اشعاری که از لحاظ علمی به گمونم درست تر باشه ولی خب گمونم شعری که نصف شب تو خواب می بینی و ناگهان گوشه پاکت سیگارت یه بیتشو می نویسی خیلی جذاب تر باشه تا ماه ها وقت بذاری آخر هم به مراد دلت نرسی و نشود آنچه که باید هرچند که من هر دو را قابل تقدیر میدانم
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۰۸:۴۸
      سلام جناب ترابی آفرین بر شما که در جوانی
      شاعری توان مند شده اید
      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۲۵
      خیلی ممنون بانوی گرانقدر این بنده حقیر جایگاهی ندارم نظر لطف شماست
      ارسال پاسخ
      سید محمدرضا لاهیجی
      جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۱۰
      سلام و درود
      آدینه نکو
      معمولا حقیر از نقد پرهیز دارم چون به دفعات دیدم که چیزی به غیراز کدورت در پی نداشته و ندارد، از طرفی مقید به این امرم که سطح افراد در نوشتن
      بسیار فرق می کند و از هر کسی باید به اندازه ی خودش توقع داشت و فی المثل درس کلاس پنجم را نباید به فردی که در کلام دوم است گفت پس نقد بماند برای بعد فقط یک نکته کوچک وقتی شعری از شاعری در اثر شماست باید و لازم و واجب است در گیومه قرار گیرد تا امری مشتبه نشود و قضاوتی صورت نگیرد،
      منظورم این مصرع است

      \"خود غلط بود آنچه می پنداشتیم\"

      که اصل بیت این است

      \"ما ز یاران چشم یاری داشتیم\"

      \"خود غلط بود آنچه می پنداشتیم\"

      که با عرض معذرت
      حلال بفرمایید صراحت حقیر را
      سایتون مستدام

      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۲۳
      خیلی ممنون و تشکر بابت آموزش شما حتما در اولین فرصت این اشکال را رفع می کنیم استاد پاینده باشید
      ارسال پاسخ
      سید محمدرضا لاهیجی
      سید محمدرضا لاهیجی
      جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۳۱
      شب خوش، استادی بماند واسه اهلش من عصطادم خندانک
      تبادل نظر است دوست عزیز
      همه سر یک سفره نشستیم و مهمان ادبیاتیم

      خاکسارم
      سهیل خواجوند مانی
      جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۵۴
      درود
      بنده احساستونو دوست دارم
      با احساس سرودید
      دستمریزاد
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۱۹
      تشکر ممنون از درک احساس سبز و مانا باشید
      ارسال پاسخ
      مسعود میناآباد  مسعود م
      شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۵۱
      درود بر شما گرامی
      -------------------- خندانک خندانک خندانک
      مهدی ترابی
      مهدی ترابی
      دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۲۰
      درود پاینده باشید
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2