پنجشنبه ۶ دی
حرم شعری از طوبی آهنگران
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۰۱ شماره ثبت ۹۱۴۹۸
بازدید : ۴۸۴ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب طوبی آهنگران
|
در دایره هستی دل سپردم غم کجا بود
در شوکت آن گیسو علم به تماشا بود
گر نهی منت تا زنده بر نفسی
جز مهر نگارمهر دگربه خواطر کجا بود
گر بنوازی منظر چشمی یا به جفایی شکنی
همه از بخشند گی ز غم مهر شما بود
گر به کوهت خوانده ای چون مرغ شب با ناله ای
آنچه از جانب بود خو ش به کام ما بود
مرغ جان بی تاب آن مهر نگا ه غمخوار بود
ناز تو مارا بس که هم صحبتی تو با ما بود
هر که را تو نوازی همه را قصر برینش دهی
هر کوخ نظر تو اندازی از حکیما ملا بود
کایناتی زیر فرمان نوش ز مینایی دهی
جستجوی جام بلا کش ساغی راه پیما بود
اگر دردم تو دهی در پی درمان کجا روم
آنچه تو پنهان می دهی از کرم زیبا بود
والا تر ازعرش ثریاخانه دلهای دین
آنکه می سپارددل به توخالی از منت مینا بود
خواندی به عشق تا حرم سازم ز دل
سیره روحانیت که راز ه عاشقا بود
عار فان در حریمش معجزش لب ترانی می کنند
روزقی در چشم دل معجزه در ناس ها بود
یارمحبوب می پسندت آن پسندیده ترین
هر را او پسندید پیش مخلوقش زیبا بود
عجب تاجی که با عشق تو بر سر می نهد گل
هنر د ر مکتبی جویم که از جام کبریا بود
در حریم هر دلی ز آن نهان داری نشان
ز آن تابنده نورکه خورشید به آن مه لقا بود
وزآن باغ چمن که افشان می کندبلبل ز مستی
عجب منت نهاد او که بهاران در قبا بود
آن درخت سربه زیر آن بید مجنوندر نهان دانی چرا
من خجل گشتمکه سر پیش او بالا بود
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیباست
ساده و صمیمی و دلنشین
موفق باشید