*دهكده جهاني

🏘🏘🏘*دهكده جهاني* 🏘🏘🏘
گمشدگاني ميان انبوه ديوارها**
*و بن‌بست کوچه‌ها*
*خسته و مبهوت*
*تنهايي، تنها هم‌نشین*
*جدايي حرف آخر هر پيوند...*
*از دیوارهای افتراق و پوشال سردرگمی كاخ تنهايي ساخته‌اند*
*و انبوهي رهگذر كه پشت شيشه‌هاي تار چشم از حقيقت فروبسته‌اند*
*در عصر اینترنت، عصر ماهواره بين دل‌ها تارعنکبوت رشتند*
*در سيلاب اطلاعات همسايه از همسايه بی‌خبر ماند*
*و از ما من ساختند ساكن در دهكده جهاني*
*و چه فضاي دلگيري دارد اين ده*
*كه پروانه‌هایش به طواف شمع نمی‌روند*
*گلهاي احساس لگدكوب می‌شود...*
*مگر وسعت دنيا چه كم داشت*
*كه او را در حصار اين دهکده اسير كردند*

عبدالحسین آزادمنش -9/12/79