يکشنبه ۴ آذر
هزارمسئله بود .؟ شعری از قاسم پیرنظر سلیم
از دفتر سکوت سایه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۳۲ شماره ثبت ۸۹۶۸۵
بازدید : ۲۰۸ | نظرات : ۲
|
دفاتر شعر قاسم پیرنظر سلیم
آخرین اشعار ناب قاسم پیرنظر سلیم
|
شبی که ولوله در قلب نهر علقمه بود
میان تشنه لبان تا سحر چه ولوله بود
کویر زمزمه تلخ ظهر فردا داشت
شکار تازی باطل ؛ غزال قافله بود
سپیده حامل شرم است در وظایف خود
و در کشاش لحظه هزار مسئله بود
سکوت معنی محراب ؛ بغض حاوی اشک
میان آن دو ؛ حلاوت دعای نافله بود
نگاه دختر دلبند حجت العلام (ع)
نزار ؛ خیره به دامان شمع حامله بود
به سرو قامت سقای تشنه لب سوگند
که مشک را فقط آن شب هوار ؛ مشغله بود...؟
پیرنظر (سلیم)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دستمریزاد
احتمالا کشاکش منظور بوده