يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر فاطمه مرادی(ساراآزاده)
آخرین اشعار ناب فاطمه مرادی(ساراآزاده)
|
چیز زیادی از حالم نمی فهمم؛
می ترسم و از ترسم
طوری به دندان هایم گره خورده ام که هیچ دندانی
گره ام را وا نمی کند.
آیا من زنده ام؟
در راهی که هرگز نرفتم ،
پایم پیج خورد
افسوس که کفش هایم هیچ درکی از سایش ندارند
من از کدام راه باید به بدنم برگردم؟
آڗیر قرمز را برای چه می زنند ،وقتی که من زنده نیستم !
صدایی آڗیری که نمی شنوم را می شنوید؟
ف.م《سارا آزاده》
|
نقدها و نظرات
|
ممنونم تندرست وشادباشیددوست گرانقدر | |
|
درودوسپاس به مهرخواندید شعرتان زیبا بود خواندم ولذت بردم موفق بمانید | |
|
عرض ادب و احترام بسیارممنون بابت حضورارزشمندتون وبداهه زیباتون سپاسگزارم جناب🙏🙏 | |
|
ممنونم همسرمهربانم خوشحالم ازداشتنت واینکه همیشه وهمه جاکنارمی بمونی برام عزیزترینم💗💗💗 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موفق باشید