« برق تيغ »
شهي كه دين حق رواج، زِ تيغ آن جناب شد
به طبق دين احمدي، تبارك الخطاب1 شد
بيا تو مذهب علي(ع) به صدق دل بكن قبول
كه مذهب و مرام آن، به راه حق صواب2 شد
كه برق تيغ آن علي(ع) ، سراسر جهان گرفت
شب سياه اين جهان ، چو روز آفتاب شد
شب جهالت عرب، خسوف3 ماه مكه بود
زِ برق تيغ آن علي(ع)، خسوف در حجاب شد
پيمبر (ص) جهانيان ،به هر كجا به جنگ رفت
علي(ع) به پيش جنگيش سوار پا ركاب شد
علي(ع) چو شير كردگار ،كه بر سپاه كفر زد
زِ تيغ او ، سپاه كفر دچار اضطراب شد
رسول تا در آن زمان،خليفه بهر خود نداشت
علي(ع) به امر كردگار،خليفه بعد آن رسول شد
تبارك الله اش سزاست، بدست و تيغ آن علي(ع)
فغان كه دست آن علي(ع) نهاده در تُراب4 شد
هميشه خلق كينه جو ، طريق حق نمي خرند
طريق خلق كينه جو ،به اهل حق ، عذاب شد
طريق دين احمدي ، سفينه نجات بُد براي ما
خبر كنيد نوح(ع) را ، سفينه غرق آب شد
فغان از آنكه آن علي(ع) ، زِ تيغ ابن ملجمي
محاسن و جبين آن ،زِ رنگ خون خضاب5 شد
خوش آن دَمي كه آن علي(ع) جلوتر از سپيده دم
به عزم آن نماز صبح ،برون زِ رختخواب شد
هر آنكسي كه با علي(ع) جفا و جورها نمود
عذاب و قهر آن خدا ، به گردنش طناب شد
علي(ع)كه ازجهان برفت ،دغل به سوي دين شتافت
دل تمام شيعيان ، از آن دغل6 كباب شد
من از فراق7 آن علي(ع)، فزونتـر از هزار سال
زِ بعد ضربه ديدنش ، دلم پُر اضطراب شد
كلام آن علي(ع) بخوان، به نهج البلاغه اش
زِ علم و معرفت بُوَد ، نوشته در كتاب شد
كلام از علي(ع) بجو ، به نهج البلاغه اش
بهاي هـر كلام آن ، فـزون زِ دُر ناب شد
شهامت و شجاعتش از آن زمانه تا به حال
چه نور روشني بُوَد ، شعاع هر شهاب شد
هر آنچه موج فتنه ها ، زِ دشمنش فزون بشد
به فتنه ها فرو نرفت ،بر اين فضا حباب شد
هرآنكسي كه با علي(ع) ،طريق كينه پيش كرد
به چشم خلق ديده شد،زِ قهر حق ، عذاب شد
حساب دين اگر كسي،زِ علم آن علي شناخت
حساب رستخيز آن،درست و خوش حساب شد
نظام ملك دين ، علي(ع) به منزل كمال بُرد
چرا زِ دست دشمنش ،نظام دين خراب شد
طراز سروري بـبين ، علي(ع) به حجة الوداع
به گفته ي محمدي(ص) به سرور انتخاب شد
كسي به درگه علي(ع) ، غلاميـَش قبول شد
كه طينت جهالتـش ، به مثل راه تراب8 شد
علي(ع) كه سعي و كوشش، طراز9 امر حق شده
كه پيروي زِ امر او، براي ما ثواب10 شد
دلا زِ گمرهي بيا ، طريقه ي علي(ع) بجو
كه راه گمرهانه ات ، مُبدل صواب شد
حسن زِ فرقت علي(ع) براي من ديگر مگو
كه از فراغتش بُوَد ، دو چشم من پُر آب شد
٭٭٭
1- بارك الله گفتن 2- درست 3- ماه گرفتگي 4- خاك 5- رنگ كردن 6- مكر و حيله 7-دوري 8- خاك راه 9- قاعده 10- پاداش
روح استاد بزرگوار در رحمت حق شاد
زنده باشید عیدتان مبارک