پنجشنبه ۱ آذر
حدیث حلاج شعری از مهرداد مانا
از دفتر شعر مانا نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۹ ۱۴:۳۲ شماره ثبت ۸۸۰۰۵
بازدید : ۱۸۰۵ | نظرات : ۱۱۲
|
آخرین اشعار ناب مهرداد مانا
|
دار اعدام
از آن زمان که توأش بوسیدی،
معنی مسیحا گرفت
جمله جاهلانت اگر تکفیر کردند،
چه جای مجادلت؟
که مگسان بی مرام شریعت را
طاقت آن نیست؛
پنجه در پنجه ی عنقای طریقت افکنند!!
باری
شرمساری از آن میکشیم؛
که تو بر نمد نمناک شعر نمی نشینی،
که جیره خواران دارالمدیحه را
فراگرد آوری
تا بر خوان تغزل نشسته،
نان از سفره ی نام تو بردارند !!
گفتی : « اناالحق»
و حلاوت این مستی لایزال را
هلاهل در حیات خویش ریختی
تا مریدان بی مراد
چونان رمه ی بی کلیم ،
سینای سرگردانی خویش
به هراس هروله کنند .
و قرنها به برکت خون تو
از کوزه ی اشراق
ترانه ی توحید بیرون تراود ...
..
دفتر ششم مانا . ۱۳۸۷
در مدت کوتاهی که سایت ناب آمدم ، از کامنتها و قلم استاد محمدحسین اخباری بهره ی وافر بردم و اگر اجازه بدهند میخواهم افتخار شاگردیشان را داشته باشم . و امید دارم که این سروده ی ناقص را از این شاگرد پرحاشیه ، ماجراجو و همیشه ی خدا مسافرشان قبول کنند . شعر مانا تقدیم وجود تابنده ات استاد ❤️❤️❤️
|
|
نقدها و نظرات
|
باسلام و احترام چونان همیشه از لطف و بزرگواری شما وفرمایشات شما سپاسگزارم زنده باشید استاد بزرگوارم | |
|
سلام درود بر شرف شما .. دقیقا معتقدم یا کسی نباید لیدر و ادمین مجموعه ای باشد یا از کاریزما و جسارت و دانش کافی برخوردار باشد . در واقع امیدوارم کردید بزرگوار . و خوشحالم که اگر شاخ و برگم را در سایت سابق بریدند ، در اینجا خاک و آفتاب و ابر و باد همه در کار کاشتن ند ... به امید خدا مجددا جوانه خواهم زد و جنگلی خواهم شد . | |
|
سلام از بنده س عرض کردم که سایت سابق ... منظورم اینجا نبود اتفاقا از انعطاف و رویکرد این سایت استقبال میکنم | |
|
سلام باور کنید این هدیه بی مقدارتر از آنست که حتا به چشم آید .اما وقتی کسی گزینه ی نقد را فعال میکند قطعا باید توان و تحمل شنیدن نظرات دوستان را داشته باشد . در سایت قبلی هم که عضو بودم بعضی دوستان بی تعارف بودند از جمله خودم که گاه موجب تکدر خاطر میشدیم . ولی چه میشود کرد ، شعر از شاعر مهمتر است و به قول ارسطو حقیقت از افلاطون عزیزتر . اتفاقا وجود شما را مثمر ثمر میدانم و به نوبه خودم قدردان قلمتان هستم . و اگر محبت فرموده مرا هم به تلمذ از حضورتان مفتخر کنید تا ابد به این شاگردی خواهم بالید . اینها را نوشتم که زیر شمشیر نقدتان رقص کنان و برهنه باشم و نه اینکه خود را معاف نمایم . که مانا همواره دست منتقدش را بوسیده است و این مرام منست که به همه عقاید احترام بگذارم . شعر اگر بتواند خود از ساحتش دفاع خواهد کرد . وگرنه شاعر هرچقدر هم کف به دهان آرد بی فایده و عبث خواهد بود . این عقیده و مرام بنده است . | |
|
مانای عزیز من از شاعران عزیز به جز احترام چیزی ندیده ام و همیشه بعد از نقد ونظرم بنده را واقعا مورد لطفشان قرار داده اند و من همیشه قدر دان سعه ی صدر و روحیه والای نقد پذیر دوستان شاعرم بوده ام و در برابر همه شاعران عزیز سر تعظیم فرود می آورم شاعر برفرض هم که نقدم را نپذیرفت به او حق میدهم که دل در گرو عشق سروده اش داشته باشد مشکل اینجاست که دیگران به بنده گفته اند نقد نکن نه صاحبان اثر نقد شده ایام بکام | |
|
سلام جناب اخباری عزیز هر آن که به شما یا هر شخص دیگری می گوید نقد نکنید! بی شک در پی تخریب پل ارتباطی و اموزشی در سطح کاربران و سایت می باشد.. چرا که ما در سایت شعرناب اعتقاد بر آن داریم حتی در گزنده ترین و مُمل ترین نقدها باز میشود نکته های فراونی برای یادگیری یافت و از آن اموخت. ما در سایت شعرناب از هرگونه نوشتاری از ابتدایی ترین نوشته های شاعران نوپا گرفته تا اساتید به گرمی استقبال می کنیم و خواهیم کرد و انرا مکمل دانش، پیشرفت، معرفت، و زیبایی می دانیم. خادم اهل قلم مدیریت سایت | |
|
باسلام و احترام
آقای اخباری گرامی تنها چیزی که انسان را درظاهر به احترامو درباطن به ورطه دوری از خدا می کشاند تغییر کلامِ صحیح به ناصحیح و ابراز آن به گونه ای کاملاً مغایر د دیگرروش نزد همگان برای توجیه بر نداشتن سمع و توجه نکردن به اصلِ موضوع برای اهداف دیگر است . به شما گفته شد ( تیک نقد را مدام پُشت سر هم نزنید ) این جمله با انچه که شما می گویید: (مشکل اینجاست که دیگران به بنده گفته اند نقد نکن) ! زمین تا کهکشان متفاوت است .
یاحق | |
|
با سلام مجدد ،جناب استاد اخباری عزیز . لطفا و در صورت امکان ، نسبت به نقد و راهنمایی در خصوص مطالب اینجانب هم اقدام فرمایید بسیار ممنون هم میشوم . | |
|
سلام شما بفرمایید بنده چطور فقط به شعر و شاعری بپردازم و از جامعه و اتفاقاتش بر حذر باشم ؟؟ برای بنده شعر مخمل خواب نیست بزرگوار ، ناقوس اعتراض است ... و از آنجا که گام صدایم در کلمات دیوار صوتی حضرات را میشکند ، برایم حاشیه میسازند . وگرنه مانا فقط به شعر میاندیشد اما شعری که شمشیر تیز است . البته نه اینکه اهل عشق نباشم ... اتقاقا بیشتر آثار این حقیر " عاطفه محور " است ... نوبت آنها هم میرسد . و راستی از اینکه به این صفحه سر زدید سپاسگذارم | |
|
سلام بر سلمان نازنینم این شعر را زمانی که در امامزاده داوود تهران شاطر نانوا بودم به تاثیر از حضرت عطار نیشابوری نوشتم . و بخاطر مشکلاتی که الان در سطح جامعه هست ، حس کردم بار دیگر لازمست بی توجه به سطح کیفی شعر آنرا علم کنم که اعدام را همگام با دیگر هموطنانم نکوهش کنم . گاهی لازمست زیبایی و شعریت اثر ، قربانی خشم و اعتراض شود . با اینهمه چندان عادت به دفاع از شعر ندارم . و حس میکنم شعر باید خود از پس کار خود برآید . چنانکه عبدالمطلب هم به ابرهه فرمود " من صاحب شتران خویشم و این خانه هم صاحبی دارد " من هم چنین حسی دارم و خود را مالک شعرهایم نمیدانم حتا اگر خالقشان باشم | |
|
و
مانا جان دقیقا اشکال کار در همین جا ست که جماعت می پندارند که شاعر به قاعده ی شاعر بودن اش دارد از شعر حرف می زند ولی حتی اگر هم شاعر بخواهد این کار را انجام دهد نمی تواند چرا که تیر از چله رها شده است پس وقتی شاعر در مقام پاسخ برمی آید دقیقا به این گونه است که من در شعر مانا پاسخ نقدی را بگویم به عنوان خواننده ی شعر و خالق شعر نیز پس از اشتراک آن در همین حد از شعر سهم و ارث می برد و نه بیشتر و دقیقا به همین دلیل است که به شدت با ویرایش شعر و نقد در جزییات منجر به طلب پیرایش مخالف هستم ...
راستی مانا خوبی ؟؟ | |
|
خوبم سلمان عزیز گاهی ممکنه بعضی پیشنهادات مفید واقع شوند . نه فقط قلم مانا تغییر کرده که ذائقه ی سلمان هم تغیی کرده . همین حدیث حلاج از شعرهای مورد علاقه ات بود که گفتی بگرفت را بنویس گرفت و زان زمان را " از ان زمان " بنویس . دیدم پیشنهادت مفیده و در ویرایش شعر اعمال کردم . خوب چه اشکالی داشت ؟ ولی راستش وقتی میبینم دائقه ی تو هم تغییر کرده و سطح انتظارت از مانا بالا رفته به خودم میبالم و ذوق زده میشوم . تلخ و شیرینی شعرهایت را دوس داشتم و جزو معدود کسانی هستی که به شعرت نگاهی مومنانه دارم ... | |
|
سلام .ماشالا چه با حوصله و فخیم نوشته اید بزرگوار . اما این وسط تکلیف مانا با حلاج و دار اعدامش روشن است . و تکلیف حلاج هم در سرود مانا تاریک نیست . من از کامنت شما بوی نقد شعرم را حس نکردم . اما بوی نقد اندیشه را شنیدم بهرحال آنزمان و آن مکان به حلاج و ماجرای حق شدنش فکر میکردم و این زمان به حلاجهایی دیگر که حتا اگر حق با آنها نباشد باری حق شان آن نیست که روا داشتند ..
| |
|
سلام همتبارم برانگْ خاسه ک ََََََََََََََََََََ م، دَه س خووه ش دِلِت ئازا و چَمِت گُرج
نه، اتفاقا واکاوی شعر شما بود ( شاید در لفافه و مستوریِ خاص خود) شیوه یِ حقیر است. بازْجستی از پشتواره یِ پستوها | |
|
سرافرازم از حضور سبزتان باغ وجودتان مصفا
| |
|
سلام بر جمال ماهتان دایی جان بوستان وجودتان تر و تازه باد ممنون که سر زدید | |
|
سلام زهرا خانم نزدیک به صد سروده و شش هزار کامنت در سایت شعر نو داشتم که به لطف دوستان یک شبه دود شد . گویی که از ابتدا مانا آنجا نبوده . چند نفری هم که معترض شدند آنها هم اخراج شدند و به اتفاق اینجا آمده ایم . اما روال کار مانا همانست که بوده . ما در قبال همدیگر و در قبال مردمان جهان مسئولیم اگر خود را شاعر میدانیم . تذکر دیگران از ما سلب مسئولیت نمیکند . شما در این صفحه مختارید هفت پشت شعر مرا به باد انتقاد بگیرید . مطمئن باشید جز لب خندان و خلق نیکو از مانا نخواهید دید .. و اتفاقا باعث افتخار است که این صفحه عرصه ی منتقدان باشد تا کلکسیون گل و استیکر ... به هر روی از شما متشکرم که سر زدید | |
|
سلامی دیگر تجربه ای که بنده از مدیریت کانون ها و انجمن های شهری روستایی و محلی در روزگار جوانی دارم این است که مردم عموما برای قضاوت در مورد یک شعر به این که شاعر چه گفته است توجه می کنند و اگر حرف دلشان را در آن ببینند و به سادگی بفهمند دیگر کاری ندارند که شعر است یا شعار یا حتی صرفا شعور . آن را دوست دارند و می پذیرند و تحسین می کنند اما خود شاعران، برای قضاوت در مورد یک شعر گاه به این که شاعر چگونه گفته است بیشتر توجه دارند و این چگونه گفتن فقط شامل فرم و قالب و سبک نیست میزان ورزیدگی و پختگی و کفایت اثر از مناظر گوناگون و رسیدن از مرحله آگاهی و احساس یا همان شعور به مرحله تبلور یا همان شعر را بیشتر ملاک قرار می دهند. به زعم من دریافت نظر از هر دو گروه مخصوصا در گفتگوهای رو در رو ، برای شاعر مفید است و راهگشا. در مورد سایت های ادبی با گستره کشوری یا جهانی و به صورت رسانه ای یکطرفه که خاصیت همه صفحات مجازی است، محدودیت های بسیاری وجود دارد که ایفای این مسئولیت که شما به آن اشاره کردید ممکن است به طور کامل میسر نباشد و در واقع هم نیست اما چاره ای هم نداریم و باید در حد توان بکوشیم فرصت گفتگو ایجاد کنیم. گفتگوهایی که برنده بودن در آن هدف نباشد آموختن و یاد آوری و تامل و تعامل در آن هدف باشد. و صفحه شما از منظر ایجاد این فرصت تعاملی در این چند شعر که گذاشته اید بسیار خوب عمل کرده است و جای تقدیر و تحسین دارد. پیروز باشید و مانا. | |
|
این یک پیام عمومیست !سلام بی شک همچنین اتفاقی در سایت ما رخ نداده و ما هرگز نه با شما و نا با شخص دیگر چنین کاری نکردیم که بخواهیم بخاطر کامنت معمولی و عادی به قول شما کسی را مسدود کنیم حتم دارم شما در مورد سایت دیگر این گونه صحبتی را می کنید و همینجا از شما و باقی عزیزان که از هر مکانی اینجا تشریف اوردند بدون رودرواسی عرض می کنم گذشته و اتفاقات امکان دیگر را فراموش کنید و تنها به شعر و شاعری و اموزش بپردازید ..هر خانه و مکان و محلی برای خود اداب و قوانینی دارد که بر مهمان و یا عضو واجب است احترام بگذارد و چنانچه باب میلش نبود مکان را بدون حاشیه ابتدا برای اسایش خود و بعد دیگران رها کند.! از سویی پرداخت به اندیشه شعر شاعر بدون ورود به سیاست و حزب و جبهه گرایی ! در شرایط حساسی که داریم که باعث مسدودیت و فیلترنگ ما میشود همیشه مورد استقبال ما بوده و هست تمنای شدید می کنم رعایت کنید خسارت ما بی شک خسارت هزاران شاعر و ادیب دیگر می شود. عاقل به یک اشاره .. خادم اهل قلم مدیریت سایت | |
|
خانم جمالی عزیز این ایمیل و ادرس صفحه تنها برای شما ارسال نشده! بلکه این ایمیل به صورت گروهی و اطلاعیه برای همه اعضا ارسال شده بود تا به این صفحه رجوع کنند و از متن اطلاعیه با خبر شوند و تا نام کاربری و رمز خود را وارد نکنند نمی توانند کامنت های زیر ان را بخو انند یا نظر بدهند. پیام کاملا مشخص و مبرهن است که دوستان از ایکن ها سایت به درستی استفاده کنند تیک نقد مخصوص نقد کامل است نه نظر عادی و قرار دادن گل و بلبل! و چون بلوک تیک نقد بالا و جلو چشم کاربران سایت هست عده ایی از عمد نظر عادی را تک نقد می زدند تا به چشم بیایند یا نه سهوا زدن و با این کار تیک نقدها علمی و اموزشی از دید عزیزان طالب نقد خارج میشد و نظرات عادی دیده میشد که ما مجبور شدیم اطلاعیه بزنیم و ادرس صفحه را همه کاربران به صورت گروهی ارسال کردیم که متوجه بشوند و بخوانند که استفاده بجا کنند همین. موفق باشید | |
|
رضای مهربان و عزیز خیلی خوش امدید . از پروفایلتان چنین برداشتم که سعادتمند و خوشحالید و قدرشناس این نعمت ... برایتان دعا میکنم که همیشه بر اسب مراد سوار باشید . لطفتان مستدام عزیز دل | |
|
سلام . و درود بر تعصب و غیرت قلمتان . بادا که همیشه هموطنانی چون شما داشته باشم که " شعله " ی اعتراضند درین سردستان ستم . | |
|
سلام و بی گمانتر حضور شما گواراتر و شیرینتر است درین شورستان عطش .. | |
|
سلام بی شک حضور لطیف شما درین صفحه خود به رفع این مشکل در شعر مانا کمک میکند . و اندکی فضای خشن و اعتراضی و انقلابی کلماتش را رنگ عاطفه و امید و عشق میبخشد .. سپاس که تشریف آوردید | |
|
درود و سپاس مانا باشی | |
|
سلام و عرض ادب آقا دانیال عزیز امید که اینگونه باشد که شما میفرمایید . سپاس از توجه تان | |
|
سلام و ادای احترامات مخصوص . بنده هم در تقدیم این شعر همین هدف را دنبال کردم که دوستان به خود آمده و قدر قلمهای نقاد را بدانند . متشکرم از مرامتان | |
|
سلام خوش تیپ جان مرسی عزیز هم قبیله ای .. آمدی و نشاط آوردی عزیزم | |
|
سلام بر دخترعموی ماهم که فهمش به حدود دریا میرسد و اندازه احساسش از اورست پیشی میگیرد .... ممنونات و تشکرات و چاکرات فراوان نثارتان | |
|
سلام . هم از امدنت خوشحالم . هم از پیشنهادت استقبال میکنم و هم بدون ترس از کرونا روی ماهتو میبوسم | |
|
سلام فضای هر شعری کلمات و اصطلاحات خاصی میطلبد که ممکنست در شعر دیگر تکرار نشود . خوب این شعر مربوط به زندگی حسین بن منصور حلاج بوده و با همان لحنی که عطار در تذکره اولیا ایشان را یاد کرده ، بنده هم تبعیت نموده و سروده را پیش بردم . و قطعا این اصطلاحات دهن پرکن رو شما در همه ی سروده های مانا نخواهید دید . اما با اینکه همین شعر هم از لحن جدی تر و شبیه اخوان و کدکنی برخوردار است . ولی چینش کلمات و صنایع واج آرایی و تلمیح و تضاد و اضافات تشبیهی اش نشان میدهد که کلمات را همینجوری کنار هم قرار نداده ام . ولی از لحن صریح و بی تعارف و دوستانه ات سپاسگذارم . و البته از بچگی خودشیفته بودم . ممنون کهه اشاره کردی | |
|
مرسی از تو که خورشید را در دستانت قایم کرده ای و گلهای قالی را در لبخندت .... گل وجودت شکوفا و باد بهار مهمان دلت | |
|
همنام من و اینهمه مهربانی .... نعمتی ست که باید قدر بدانم . ممنونتم و خاک مرامتم مشدی | |
|
مرسی از عضو جدید قبیله این تشویقها مانا را مجابتر خواهد کرد .. | |
|
هم خودت ماهی هم رباعی ات ناز و خواستنی بود | |
|
سلام برای جد بزرگوارتان دوسال پیش شعری نوشتم که به زودی منتشر خواهم کرد دست ما و دامان آل رسول ... | |
|
سلام و عرض ادب دوستی داشتم که همکار بودیم . زمانی که گروه النصره عده ای از مهندسان برق رو گروگان گرفتند . ایشان هم بود و متاسفانه هرگز برنگشت . نامش پژمان بویری بود روحش شاد . شاید او را بشناسید . و از اینکه پا به این پایگاه پرت مانا گذاشتید دمتان گرم . لطف کردید | |
|
چقدر تلخ و غم انگیز روحش شاد    خواهش میکنم اشعار شما بسیار زیبا و خواندنی هستند وبارها خواندم احساستان ستودنی هست | |
|
چقدر درین آشفته بازار حضور امثال شما دلنشین و آرابخش است . زنده باشید و زندگی کنید | |
|
ممنونم از ملکه ی خوبیها بانو حسینی عزیز | |
|
تشکر میکنم از حضور سبزتان | |
|
خیلی خیلی از حضورتان خرسند شدم بزرگوار | |
|
سپاس از بذل توجه تان . خوش امدی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
چرا که ما در سایت شعرناب اعتقاد بر آن داریم حتی در گزنده ترین و مُمل ترین نقدها باز میشود نکته های فراونی برای یادگیری یافت و از آن اموخت.
ما در سایت شعرناب از هرگونه نوشتاری از ابتدایی ترین نوشته های شاعران نوپا گرفته تا اساتید به گرمی استقبال می کنیم و خواهیم کرد و انرا مکمل دانش، پیشرفت، معرفت، و زیبایی می دانیم.
خادم اهل قلم مدیریت سایت