دوشنبه ۵ آذر
کودک کار شعری از امیررضا بهمنی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۲۱:۲۱ شماره ثبت ۸۷۴۱۸
بازدید : ۶۰۹ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب امیررضا بهمنی
|
هر کجا رهگذری بود خبر داشت دلم
یا که از نان اثری بود خبر داشت دلم
بار بر دوش کشیدم خمِ این قامتِ تا
شاهکارِ هنری بود خبر داشت دلم
در لغت نامه من واژه وحشت گم شد
اینکه کارم خطری بود خبر داشت دلم
مادرم بر سرِ سجّاده دعایم می کرد
پشتِ من چشم تری بود خبر داشت دلم
تک و تنها شده بودم پسری خانهبهدوش
نور سقفم قمری بود خبر داشت دلم
بهر جان کندن من هیچ دری باز نشد
طالعم در به دری بود خبر داشت دلم
چرخِ دنیا به پریشانیِ ما رحم نکرد
مثل یک ناپدری بود خبر داشت دلم
جز کفن نیست لباسی به تنم ، زیستَنَم
مرگِ سمعی بصری بود خبر داشت دلم
هر چه گفتم همه گفتند که کر باشم و کور
سود در بی خبری بود خبر داشت دلم
من به دیوار زدم تا به نوایی برسم
صاحبش موش کری بود خبر داشت دلم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و غمگین بود
مبین مشکلات جامعه
دستمریزاد