يکشنبه ۲۷ آبان
راه عاشقی شعری از سمیرا_خوشرو
از دفتر عاشقانه های شبنم نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۳۵ شماره ثبت ۸۶۶۸۷
بازدید : ۶۳۴ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب سمیرا_خوشرو
|
اون روزا که عاشقی توی دل و پنهونی بود
هر کی از دلش میگفت عاقبتش ویرونی بود
ما دوتا دلامونو به همدیگه باخته بودیم
تو همون بچگیمون دنیامونو ساخته بودیم
ما دوتا قول داده بودیم همو تنها نذاریم
هر چی اومد سرمون رو عشقمون پا نذاریم
توی راه عاشقی می دویدیم دنبال هم
فک میکردیم که شدیم تا ته جاده مال هم
کوه زندگی که تا اون روزا ریزشی نداشت
بی خبر سنگ جدایی رو سر رامون گذاشت!
مث رودی که جدا شد از مسیرش گم شدیم
هر کسی سنگی زدو... بازیچه ی مردم شدیم
من و تو اگه بجنبیم میتونیم که ما بشیم
سنگارو پس بزنیم همسفر دریا بشیم
توی سینم هنوزم به یاد تو زلزله هاست
واسه ی خواستن تو، توی دلم ولوله هاست
با خودم قرار گذاشتم راهمو پیدا کنم
برسم به تو دوباره عشقمو احیا کنم
#سمیرا_خوشرو_شبنم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دستمریزاد