سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        رُعب پرنده

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر رودخانه های برفی( کلاسیک) نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۳۲ شماره ثبت ۸۶۱۲۸
          بازدید : ۱۲۶۷   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        میزند خیمه سرنای خاموش
        صبح ناسور رعب پرنده
        کید تعمید نان و شرابست
        ابرهای عبوسی خزنده ..

        شاه- رویای نازکقبایی
        ساچی تن ز باران تپنده
        شور تصنیف ساق سکوتش
        عزلت تاج ماه ی رمنده ..

        در خراج سپید تبارش
        ذات اسلیمی سبز مینو
        هر صدف ،در گلوگاه طبعش
        باردار و غنی و سخنگو

        سوزمانی آشوب و غوغا
        سوز خود را به صحرا علم کرد
        گزمه ،نخجیر زرین خورشید
        در سبوی خم جام جم کرد ..

        گیسوی رام اکلیل کوهی
        موج حیران مستانگیها
        آبشاری ثمین میفشاند وُ
        شهد انگورهایی هویدا

        مهره های سبکسار در باد
        قصر ساروج و اندام آتش
        گوهر ثاقبی خسته ،هیهات
        مرد مغلوب و دیوی سیهوش؟!

        چون عسلنای مارال شرقی
        بزم رامشگری را بیافروخت
        قلب یاقوت غم را عیان کرد
        یائسه واشهارا به شب دوخت

        غلظتش پاکجان و تپنده
        پنجه بر ساز سرخ سماوی
        برد آن تحفه یاس نگارین
        هوش اکناف احساس راوی

        گندم دشت حواوشان سوخت
        شعشع کوه زیتون بیانگیخت
        رخنه در سوق کوی خدا کرد ،
        رنج تاریخ در لمحه ای ریخت

        پر شده دشت از عطر نابش
        از عدم تاک دل کنده کنده
        غم گریزان به شهر خزان رفت
        پر شد آفاق از صوت خنده !!



         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2