يکشنبه ۲ دی
اسپرم شعری از مهدی فروزنده
از دفتر ذهن یک انسان نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۵۸ شماره ثبت ۸۵۸۱۸
بازدید : ۵۸۷ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب مهدی فروزنده
|
داری از یک اسپرم میای
از جنگ با میلیون ها اسپرم
داری پیروز میشی
داری قد میکشی
داری لگد میزنی
داری به دنیا میای
داری گریه میکنی
اینجا کجاست
دهنت وا مونده
چشات حیرون
جبر جغرافیاست
شاید خوب باشه
شاید بد
میبینی نمیشناسی
میبینی نمیفهمی
داری بزرگ میشی قد میکشی
برات تصمیم میگیرن حق دخالت نداری
میگذره روزا میگذره سالها
تجربه میاد عمل میاد ریاضی هندسه میاد
جبر و اختیار میاد
هی بزرگ میشی هی بزرگتر میاد
روزی که باید نیاد
نمیدونی چی میخواستی
برای چی جنگیدی برای کی رقصیدی برای کی خندیدی
برای چی بدی کردی برای چی شاد نبودی
برای چی برای چی
تازه میفهمی
همش یه توهم یه توهم
گذشته ای که رفته
و آخر خواب عمیقی
مهدی فروزنده
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر دوست باید عرض کنم
بیخیال .. فکر نمیکردم یه روز با همچین مضمونی چیزی نوشته بشه با این محتوی و به عنوان شعر ثبت بشه . و در نهایت کسی نظری داشته باشه .. افتضاح و فاجعه بود #التماس_تفکر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودها
در پناه حق