يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
آخرین اشعار ناب بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
|
درود که با مهر می خوانید
از اساتید بزرگوار تقاضای نقد دارم 🙏 سپاسگزارم🌹❤🌹
زمهریر
توی جیب های کهنه ی شعرم
طعم ته مانده های خوبی نیست
خرده مغزی، که مانده در یادش؛
لحظه ها، لحظه های خوبی نیست!
چون حریر نازک پائیز
لرزشی درون من برپاست
گر چه ساکتم ولی، بخدا!
خش خش درون من غوغاست
چون مترسکی که در خَم باغ
در دهان سگ، دریده شده
از شکاف گشاده ی لبهام
حلق شعرم، بریده شده
روی این بریدگی ام حالا
پاره ای گوشت می دود هرروز
لاشه ای ماشه می شود وقتی
تیر می کشد به پیکر دیروز
من ِ دیروزهای من، شاید
انتظار واهی شهری است
پرم از ازدحام وقتی که
غربتم، گورِخالی شهری است
چون تضاد دو روح همسایه
در سرم اعتدال ِ رویایی است
متن اعتراض های پوچ من
جای واژه های هرجایی است
رونق عاطفه دگر پر زد
رفته از خانه های پر نعمت
سفره ها خالی و بجای نان
پُر شد از ناله های پر لعنت
خون که از نان چکید بر گل فرش
خانه با زمهریر احیا شد
روح وجدان به خواب رفت و سپس
زندگی، بی عدالت امضا شد
#بتول_رجائی_علیشاهدانی
وزن:
فاعلاتن مفاعلن فعلن
زمهریر: سردترین جای عذاب در جهنم
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و عرض ادب استاد اخباری بزرگوار ارادتمندم چه سعادت بزرگی است که شعر این حقیر مورد لطف و عنایت نقد ادیبانه شما بزرگوار قرار گرفت .چقدر خوشنود شدم . بینهایت بابت توجه و همراهی صمیمانه شما سپاسگزارم
طبق فرموده شما استاد بزرگوار دوباره ویرایشی بر این شعر شد که خدمت شما و اساتید ارجمندم تقدیم میکنم امیدوارم باز هم از نظرات سازنده شما اساتید بزرگوار بهره مند شوم 🌹🌹🌹🙏🙏🙏
زمهریر🌹
توی جیب های کهنه ی شعرم طعم ته مانده های خوبی نیست خرده مغزی، که مانده در یادش؛ لحظه ها، لحظه های خوبی نیست!
چون حریر قشنگ پاییزی لرزشی در درون من برپاست گر چه ساکتم من ولی، بخدا! خش خش در درون من غوغاست
چون مترسکی که در خَم باغ در دهان سگ، دریده شده از شکاف گشاده ی لبهام حلق شعر من بریده شده
روی این بریدگی اش حالا پاره ای گوشت می دود شب و روز لاشه ای ماشه می شود وقتی تیر می کشد به پیکر دیروز
من و دیروزهای من شاید قامت انتظار هر شهری است می پرم از شلوغیم وقتی آه، پشت بغض خالی شهری است
چون تضاد دو روح همسایه در سرم اعتدال ِ رویایی است متن اعتراض های پوچ من جای این واژه های هرجایی است
رونق عاطفه که دیگر رفت پر زد از خانه های پر نعمت سفره ها خالی و بجای نان پُر شد از ناله های پر لعنت
خون که از نان چکید بر گل فرش خانه با زمهریر احیا شد روح وجدان به خواب رفت و سپس زندگی، بی عدالت امضا شد
| |
|
درودها بانو رجایی بزرگوار از خواندن شعر زیبایتان لذت بردم. از نقد خوب استاد اخباری هم آموختم. بمانید | |
|
درود و سپاس مهربانوی ادیب و ارزشمند مهرتان را سپاس بزرگوارید | |
|
درود و سپاس بیکران ادیب گرانقدر و زیبا اندیش ممنونم بابت همراهی نابتان | |
|
درود و سپاس بیکران ادیب گرانقدر و زیبا اندیش ممنونم بابت همراهی نابتان | |
|
درود و سپاس بیکران ادیب گرانقدر و زیبا اندیش ممنونم بابت همراهی نابتان بنده شاگردی بیش نیستم شما محبت دارید | |
|
درود و سپاس بیکران ادیب گرانقدر و استاد زیبا اندیش ممنونم بابت همراهی نابتان | |
|
درود و سپاس بیکران مهربانوی عزیز و گرانقدر و زیبا اندیش ممنونم بابت همراهی نابتان بنده شاگردی حقیر بیش نیستم | |
|
درود و سپاس بیکران ادیب گرانقدر و زیبا اندیش ممنونم بابت همراهی نابتان | |
|
درود و سپاس بیکران ادیب گرانقدر و زیبا اندیش ممنونم بابت همراهی نابتان | |
|
درود و سپاس بیکران ادیب گرانقدر واستاد زیبا اندیش و زرین قلم ممنونم بابت همراهی نابتان شاگردی در محضر بزرگانی چون شما باعث افتخار است | |
|
درود و سپاس بیکران ادیب گرانقدر و زیبا اندیش ممنونم بابت همراهی نابتان بزرگوارید | |
|
درود و سپاس بیکران ادیب گرانقدر و زیبا اندیش ممنونم بابت همراهی نابتان | |
|
با پوزش پاره ی دوم: "طعم ته مانده های خوبی نیست" از نظر وزن سالم است بنده به اشتباه "طعم ته مانده ی خوبی نیست" خواندم. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
چهار پاره ی زیبایی است ولی از آنجا اجازه نقد داده این در کمال ادب و احترام عرض میکن بعضی ار مصراعهایتان کاهش وزن دارند بعنوان مثال چند نمونه ذکر میکنم
!-چون حریر نازک پائیز//کاهش وزن (چون حریر قشنگ پاییزی)
2-گر چه ساکتم ولی، بخدا!// کاهش وزن ( گرچه من ساکتم ولی به خدا)
3-خش خش درون من غوغاست کاهش وزن (خش خشی در درون من غوغاست)
یا (خش خشِّ درون من غواغاست ) یعنی آخرین (ش) باید مشدد باشد
اکثر مصراعهایتان کاهش وزن دارند
وزن شعرتان همانطور که فرمودید (فاعلاتن/مفاعلن/فع لن
موفق باشید