دوشنبه ۳ دی
بینوایی شعری از محمد سطوت (م سطوت)
از دفتر جنون نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۱:۱۰ شماره ثبت ۸۴۸۴۹
بازدید : ۷۴۱ | نظرات : ۱۹
|
دفاتر شعر محمد سطوت (م سطوت)
آخرین اشعار ناب محمد سطوت (م سطوت)
|
پیلان که هیچ کوهها به لرزه افتاده اند
یک به یک از ایمانشان ازین دین لرزه افتاده اند
در کوچه های ما سالوسان دم از عشق میزنند
عاشقان در گورها از جهل بی اندازه افتاده اند
روزگار ما حرمت زندگی را محترم نداشت
اینست که همگان به طاعونی. امروزه افتاده اند
_________________________________________________________
خوابم آشفتست
از دنیایی که نیست
ترسیده ام از عشقی که دیگر عشق نیست
با فریاد همه ی شب ها را سکوت کرده ام
هستیم جمع نیستیست
که پیدا درین مه
دیگر
نیست نیست
-------------------------------------------------------------------------
اگر بخواهم مصرعی را تضمین بگیرم
شاعری را محرم و امین بگیریم
ماییم و نوای بینوایی لیلی و مجنون گنجیست
که بسم الله آیه اول توبه ی هر روزه ی مجنون ز لیلیست
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود بر استاد اخباری به حقیر لطف دارید ممنونم | |
|
سلام و درود سرکار خانم سیدا به مهر دیدید شاد باشید | |
|
سلام و درود سرکار خانم علیشاهدانی به مهر دیدید سایه تان مستدام | |
|
سلام و درود برادر عزیزم به مهر دیدید ممنونم تقدیم شما نسوز که سوز دل هم در این روزها تجاری شدست همه ی دلها آلوده ی ویروس های مجازی شدست برخیز اما که بعد از هر شب سیاه صبح میآید بجا تا جامانده آن سیاهی ها در شب های تاریکی شدست | |
|
سلام و درود بر استاد جناب راجی به مهر دیدید ممنونم از لطفتان | |
|
سلام و درود بر جناب رجحانی به مهر دیدید ممنونم | |
|
سلام و درود سرکار خانم فرشیدفر ممنونم از لطفتان سایه تان مستدام | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.