« حزب شيطان »
طريق آدمـي را رد مـسازيد
كه تا اين روح آدم را مبازيد
به سوي بُعد3 رحماني روانيد
به سوي بُعد شيطاني نـتازيد
به قول4 و فعل افراد نكوكار
به شيطانها ، بـبايد كرد پيكار
همين دنيا بما يك خانه ي كار
زِ دست يكديگر گشتن گرفتار
در اين دنيا كه در يك خانه مانيم
زِ نسل آدم و يك دود مانيم
كجا افكار بدكاران گذارد
كه در يك خانه، ما سالم بمانيم
اطاعت ما از آنها گر نمائيم
در آخر دستشان حيران5 بمانيم
به جنگ و رزمشان بايد بكوشيم
مگر در رزم6 آنها ناتوانيم
اگر خود زين گرفتاري در آريم
به كار خير و خوبي استواريم
زِ هم پيمان و هم عهد قرآنيم
دمار از روز شيطانها بر آريم
به كار شيطنـت اصلاً مـپوئيد
طريق شيطنـت هرگز مجوئيد
سر شيطان صفت را بـكوبيد
شما شيطان نِـي ايد ،پُـر آبروئيد
در آخر حزب شيطان هرچه بودند
زِ دست حق ،سزاي خود بديدند
حسن بر حزب شيطاني،بـجنگيد
طريق حزب شيطاني ، بـسنجيد
٭٭٭
3- رأي- امتداد موجود 4- گفتار- گفتن 5- سرگشته- سرگردان 6- جنگ-جدال
بهترین ها را برای شما آرزو می کنم
قلمتان مانا ونویسا باد
شاعرو استاد بزرگوار
هزار درود درود