شعر درمورد درس VHDL (زبان برنامه نویسی توصیف سخت افزار) است که در دانشگاه به دانشجویان الکترونیک و کامپیوتر تدریس می گردد . استادی داشتم بسیار تحصیل کرده و فهیم به نام آقای دکتر محمد عشقی استاد دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده برق و کامپیوتر که این شعر را تقدیم ایشان می نمایم.
واژه های موجود در این شعر همگی بخشی از بدنه یک قسمت از برنامه نویسی است
-----------------------------------------------------------------------------------------------
من و VHDL و این تابع ها همه گنگیم
و پس کوچه این Entity
تایپ ها، آرکی ها
چه flow و چه Behave و چه دگر
همه شان می نالند
من در این درس بدنبال کسی می گشتم
که زبان بشناسد
و مرا درس دهد
اگهی بر در دیوار زدم
همچو کر داد زدم
کس نیامد خبری از یل تدریس نشد
با همین وضع به میدان رقابت رفتم
برگه را دیدم و مدهوش به جا بنشستم
جالب آن بود که استاد سوالاتش را
همه از جزوه اش این بار زما پرسیده
من از آن عشقی لایق چه بگویم که سخن
سنجه ای نیست فقط دست مریزادش باد.
پایان