سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        دریای عشق

        شعری از

        محمود گندم کار وحید

        از دفتر آتش عشق نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۱:۵۷ شماره ثبت ۸۴۴۰۹
          بازدید : ۵۵۶   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمود گندم کار وحید

          دریای عشق
        یار من، ویرانگر دیرین من
        ای فدایت این دل و این جان و تن
        گشته ام رنجور از هجران تو
        چون پرستوی مهاجر از وطن
        در کویر سینه ام جز یاد تو
        رهگذاری نیست ای شیرین دهن
        در غم عشقت چنان بی تاب شد
        قلب رنجورم چو آهوی ختن
        آتشی برجان من افروختی
        عاقبت چون شمع باید سوختن
        درکلاس عشق استادم تویی
        من سراپا عاشقی آموختن
        باغ امیدم شکوفا گشته است
        با تو دل دریاست ای نازک بدن
        خال جانسوز لبانت آتشیست
        بردلم،سر میکشد از پیرهن
        راز چشمان سیاهت را غزل
        بلبلان گفتند باهم در چمن
        ماهروی نازنینی ناز من
        لعنت حق بر حسود و طعنه زن
        فکر من دور است از توصیف تو
        شرح آن کی گفته آید در سخن
        من کیم؟!!تنها به بحر زندگی
        زورقی بشکسته و صد اهرمن
        قلب من تنهاست در دریای غم
        روح من تنهاست در دشت و دمن
        در درونم خستگی جا مانده است
        گشته ام همراز با زاغ و زغن
        در میان خاطرات زندگی
        مانده ام مانند غوکی در لجن
        باچنین بیچارگیها زنده ام
        چاره ای میخواستم از اهل فن
        آنچنان در ناامیدی مانده ام
        راحتی میخواستم غیر از کفن
        گشته ام مانند مرغی در قفس
        دائما افسرده حال و دل شکن
        حال ای تنها امید زندگی
        گوشه ی چشمی نظر برمن فکن
        خاطرت خوش باد ای دریای عشق
        جای داری در شکوه قلب من
        17آبان77
        اولین دلسروده ی مکتوب در
        بیست و سومین بهار زندگی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۵:۵۹
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        دستمریزاد خندانک
        محمود گندم کار وحید
        محمود گندم کار وحید
        دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۰۱
        سلام و سپاس از حسن توجهتان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۸:۴۹
        سلام و عرض ادب
        شعری بسیار زیبا و از جنس دل بود
        وبردل نشست
        بسیار مستفیض شدم
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمود گندم کار وحید
        محمود گندم کار وحید
        دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۰۲
        هزاران درود و سلام از دیار فارس خدمت شما جناب دزفولی
        ارسال پاسخ
        علیرضا بنایی
        پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۱:۵۲
        بسیار زیبا و دلنشین
        احسنت
        خندانک
        محمود گندم کار وحید
        محمود گندم کار وحید
        دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۰۳
        سلام تشکر از بذل عنایات جنابعالی درود برشما
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۳:۳۶
        عالی بود بزرگوار
        زنده باد شاعر عزیز
        🌹🌹🌹
        محمود گندم کار وحید
        محمود گندم کار وحید
        دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۰۳
        سلام و سپاس فراوان
        ارسال پاسخ
        جلیل میاحی
        جمعه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۱۶
        درود شاعر گرامی🌹
        بسیار زیبا و شور انگیز
        پیروز باشید
        محمود گندم کار وحید
        محمود گندم کار وحید
        دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۰۴
        ممنون از شما .ارادتمندم
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        جمعه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۳۹
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        به گفتن راست ناید شرح حسنت
        ولیکن گفت خواهم تا زبان هست

        ندانم قامتست آن یا قیامت
        که می‌گوید چنین سرو روان هست

        توان گفتن به مه مانی ولی ماه
        نپندارم چنین شیرین دهان هست
        استاد سخن سعدی
        محمود گندم کار وحید
        محمود گندم کار وحید
        دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۰۵
        سلام استاد باز هم محبت فرمودید و ما را با ابراز محبتها ی همیشگی خوشحال کردید
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۴۰
        سلام و درود..... خندانک خندانک
        محمود گندم کار وحید
        محمود گندم کار وحید
        دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۰۵
        درود بر جناب انصاری سپاسگذارم
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4