يکشنبه ۲۷ آبان
تک شاخه شعری از مرتضی سلیمی
از دفتر نانوشته ها نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۰۳:۳۶ شماره ثبت ۸۴۰۵۸
بازدید : ۷۷۴ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب مرتضی سلیمی
|
همراه شاخه ای که دلش با کسی نبود
جز صخره ای رسیده به دریا کسی نبود
انگار در دلش نه فقط من که دیگری
بوده است آن زمان که به جز ما کسی نبود
گفتم به جای چشم چرا دل تقاص داد
اما برای حل معما کسی نبود
پاییز رفت و پشت سرش را نگاه کرد
در رقص باد و خش خش بر پا کسی نبود
نخ میشود به میله ی انگشت اشک و هی
غم بافتم به روی غمم تا کسی نبود
در انعکاس آینه کوهی که درد داشت
فریاد زد کمک، کمک اما کسی نبود
حالا نگاه صخره به رقصی در آتش است
وقتی شکست شاخه و آنجا کسی نبود
|
|
نقدها و نظرات
|
عرض ادب ممنونم از لطفتون🙏🙏🙏 | |
|
سلام سپاسگزارم🙏🙏🙏🙏 مانا باشید | |
|
درود زیبا طبعتونه ممنون از لطفتون و از بداهتون مانا باشید🙏🙏🙏🙏 | |
|
سلام زیبا طبع شماست ممنون از لطفتون مانا باشید🙏🙏🙏🙏 | |
|
درود ممنونم از لطفتون عالی طبع شعر دوست شماست مانا باشید🙏🙏🙏🙏 | |
|
درود لطف دارید ممنونم مانا باشید🙏🙏🙏 | |
|
درود عالی طبع شماست سپاسگزارم🙏🙏🙏🙏 | |
|
سلام و عرض ادب ممنون از لطفتون مانا باشید🙏🙏🙏🙏 | |
|
درود زیبا خوندید مانا باشید سپاس از لطفتون🙏🙏🙏🙏 | |
|
سلام زیبا دید شماست ممنون از لطفتون مانا باشید🙏🙏🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.