جمعه ۲ آذر
تو را من دوست میدارم شعری از جابر سادگی اسیری
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۱۴ شماره ثبت ۸۳۸۴۱
بازدید : ۴۴۳ | نظرات : ۹
|
دفاتر شعر جابر سادگی اسیری
آخرین اشعار ناب جابر سادگی اسیری
|
تو را من دوست میدارم...
به خون دل نوشتم من
به رویِ برگِ پاییزی
که ای مهربان یارم
تو را من دوست میدارم
ولی صد حیفُ و واویلا
به دست باد نوروزی
سپارد آن برگ پاییزی
...
کبوتر بچه ای گفتم
بیا این نامه را بِستان
بِگرد دنبالِ یار من
در این باغُ و در آن بُستان
ولی صد حیف و واویلا
که او هم مثلِ من گشته
پریشان و فگار اندر بیابان ها
....
شبی تا صبح بنشستم
که آید باد نوروزی
سپارد حرف من بر او
که او را دوست میدارم
ولی صد حیف و واویلا
که او هم گشته مجنون و زده سر در بیابان ها
بیامد قاصدک رقصان
گرفتم راهش و گفتم سلام من رسان
و گو از من به تیمارم
جفا بس کن، جفا پیشه
تو را من دوست میدارم
ولی صد حیف و واویلا
وزید باد مخالف
کشاند اورا به آتش ها
....
و من عمریست بدهکارم
به یک جمله
به دلدارم
تو را من دوست میدارم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
میلاد حضرت صاحب الزمان آقا حجت ابن الحسن(عج) مبارک