سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        درد و دلِ شبانه

        شعری از

        جابر سادگی اسیری

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۳۴ شماره ثبت ۸۶۷۶۹
          بازدید : ۱۰۴۹۴۱   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جابر سادگی اسیری

        صدای ارسالی شاعر:
         
         
        این شعر اولین شعر‌بنده هست که توی ۱۷ سالگی سروده شده و قائدتا ایرادات زیادی هم داره منتهی من اینو خیلی دوست دارم .و این حسم رو با شما هم به اشتراک میزارم.
         
         
         
         
        فریاد زد حاشا؛
         تو هرگز عاشق لیلا نبودی
        فشردم چشم های خسته ام بر هم
        به پایین میخزد اشکان چون مینا
        دراین عشقت چو موسی دل زدم دریا
        چو مجنون سر زدم صحرا
        شدم یعقوب در هجرت
        شده چشمانم اکنون کور و نابینا
        من اصلا عاشق لیلا نبودم؟!!
        من اصلا عاشق لیلا نبودم؟؟؟؟
        به این جمله تو درد آری دل ما؟؟؟؟
        تقاص این دلِ ما را بگیرد از تو این دنیا
        بدهکاری ؛بدهکاری به ما
        به یک قلب و هزاران خواب و رویا
        اگر هم باشی اکنون با کسان؛ باش ،نوش جان
        ولی صد حیف و واویلا کند پاداش اعمالت تو را تنها
        کنی حتی با عشق خود دعوا
        شوی رسوا؛ شوی رسوای ِ رسوا
        دلیلش را که میدانی؟؟؟
        اگر نه ؛ به یاد آر حال و روزِ ما در آن شبها
        اگر هم تو گذر کردی زِ اینها
        بود پاداش اعمالت در این دنیا
        سوالی هست.....
        چه خواهی کرد با عقبی؟
        چه خواهی کرد با عقبی؟؟؟؟؟؟؟؟
         
         
        ممنون که وقت گذاشتین.
        نقد شما باعث موفقیت جوانان میشود.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد حسین اخباری
        يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۹ ۰۷:۵۱
        بسیار بسیار زیباست
        هزارن آفرین
        در تایید فرمایشات جناب جهانگیری عزیز باید بعرض شما شاعر محترم برسا نم آنچه در شعر معاصر از همه مهمتر است عنصر خیال است واین عنصر در شعر معاصر باید پر رنگ تر از سروده های کلاسیک باشد تا جای خالی وزن و قافیه را پرکند
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۵۳
        بسیار پر احساس و زیبا
        درودتان 🌹🌹🌹
        کبری یوسفی
        يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۹ ۱۴:۵۰
        سلام شاعر گرانقدر
        درودتان بسیار زیباااا سروده اید
        موفق وموید باشید
        درپناه حق با خانواده آمین
        زنده باد زدگی🥀🥀🥀🥀🥀
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۱۷
        درود بر شما بزرگوار
        زیبا بود 🌹🌹
        مصطفی دهقانی
        دوشنبه ۲ تير ۱۳۹۹ ۲۲:۲۷
        درود بر شما
        خندانک خندانک
        کیمیا طولابی
        جمعه ۲۷ تير ۱۳۹۹ ۲۰:۴۲
        بسیارعالی
        شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۱۴
        به به
        زنده باشی
        ممنون
        يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۹ ۰۳:۵۷
        آقا جابر عزیز با عرض پوزش
        به پایین می‌چکید اشکان چون دریا(خزیدن درست نیست)
        به این جمله تو درد آری دل ما را
        بدهکاری تو صد دنیا
        به این قلب پر از عشق و پر از رویا
        اگر هم یاری اغیاری بدان من یار دیرینم
        تقاصم را هزاران جور و واویلا میبینم
        و میبینم مرا خواهی
        من مجنون بی عقبا
        دوان سوی تو می ایم
        اگر باشم در این دنیا(مثلا. پیچ و تاب بده شعرتو مطمعن باش خیلی قشنگتر میشه)
        "در کل حس خوبی دادین. ممنون
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7