دربازی شطرنج تو ما جانبازيم
در بازی مهره ها فقط سربازيم
سرباز پياده ای كه روزی پر داشت
بر اوج بلند آسمان باور داشت
در صلح تو چشم نگران آورديم
در جنگ تو جان را به ميان آورديم
آنگونه كه تو خواسته ای آن بوديم
ما عاشق شوريده ايران بوديم
آنگونه كه دل در نفست جاری بود
در خون و خطر جوابمان آری بود
در آتش و خون نفس كشيدن سخت است
بی وینگمن* و دوست پريدن سخت است
از دسته پرواز كه رفته است، به گشت
گاهی دو سه فروند فقط بر می گشت
ای مام وطن ای همه اميدم
تا آخر جنگ در رهت جنگيدم
يك لحظه تنم روی زمين بند نشد
تا درد تو تبديل به لبخند نشد
در عشق وطن هنوز هم بيدارم
شكر است كه از تو خاطراتی دارم
از جنگ هوای خاطرم غمگین است
تصوير تمام خاطراتم اين است
هر چند كه ظاهرا بگويم خوبم
هر روز از آن جنگ پر از آشوبم
از داغ فراق همرهان می سوزم
چشمی نگران به آسمان می دوزم
سبزينه ی سبز سروها پژمردند
از خاطر من خاطره ها را بردند
از جنگ گذشته است و من بیمارم
يك جعبه ی قرص، يادگاری دارم
يك قرص برای قلب ضعف افتاده
وین سینه ی تنگِ از نفس، افتاده
يك قرص برای سوی چشمان ترم
يك قرص برای آنكه خوابی ببرم
هر چند كه در عشق تو دردی مانده ،
صد سوز به انزوای مردی مانده ،
اين درد برای جانِ من مطلوب است
از دستِ تو جامِ شوكران هم خوب است
ناديده نگير،آن كه با عشق و اميد
مستانه و مردانه به راهت جنگيد
بی ياد تو سرباز وطن می ميرد
اين عاشقِ جانباز وطن می ميرد
از دوست به يادگار دردی مانده
بيماری جسم و روی زردی مانده
هر چند كه داده ای کمی آزارم،
آمار تمام خوبی ات را دارم
چون از تو گلايه نيست در قاموسم
ای مام وطن دست تو را می بوسم
*وینگمن Wingman : همبال / و نیز مقامی در خلبانی
او را چندی پيش ملاقات كردم.
با شور حرارت از پرواز می گفت.
از پروازهای جنگی كه خودش درآن حضور داشت
و از پروازهايی كه به عنوان مسئول و فرمانده انتظار آنها را می كشيد .
اين قهرمانان دنيايی حرف ناگفته دارند و كافيست فقط اشتياق به شنيدن را در شما ببينند .
او از جنگ می گفت و وقتی به ياد دوستان هم بال شهيد می افتاد چهره اش دگرگون می شد.
و آن موقع جعبه قرصی كه روزهای هفته روی آن نوشته شده بود باز می كرد و توضيح می داد
که هر قرص را برای چه مصرف می كند.
تمام آن داروها عوارض جنگ را پوشش مي دادند و او همچنان حرف می زد
و من همچنان مشتاق، به كلام شيرين او گوش می سپردم
اين شعر برداشتی است از حال و مهربانی و ايثار سرتيپ خلبان فريدون صمدی،
هر چند، تقريبا قهرمانان دیگر جنگ نیز همين حال و روز را دارند .
اميد تا زنده اند به حضورشان ارج نهيم.
سرهنگ خلبان محمد رضا ملكی
عیدتان پیشاپیش مبارک