دوشنبه ۳ دی
درد بی درمان شعری از محمد سطوت (م سطوت)
از دفتر کرونا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ۰۱:۵۱ شماره ثبت ۸۲۵۸۴
بازدید : ۵۴۲ | نظرات : ۲۲
|
دفاتر شعر محمد سطوت (م سطوت)
آخرین اشعار ناب محمد سطوت (م سطوت)
|
خدایا چه شد که روح را قالب خاکی گرفت
مبتلا گشت و هزاران درد بی درمان گرفت
سیاهی پیشانی قلم. خطوط تاریخی را نوشت
آرزومندان روشنی را. گور تاریکی گرفت
پروانگان دمادم گرفتار تدلیس شب شدند
دستیاری آتش و شمع با شب. صبح را از ما گرفت
|
نقدها و نظرات
|
سلام استاد چقدر شعرهایتان رنگ دردهای اجتماعی را دارد درود بر شما درین زمانه که میدوی و نمی رسی عشق درد نرسیدن است درمانش فقط فراموشی به می تصویر آینده را خوش رنگ کنیم از حالمان سیاهه ی نرسیدن هایمان را پاک کنیم (م سطوت) | |
|
سلام و درود همیشه سلامت باشید شاعر عزیز | |
|
سلام و درود لطف دارید ویرایش سواد شعری میخواهد متاسفانه من بی بهره ام | |
|
درود مجدد شاعر عزیز فکر میکنم حداقل پنجاه درصد از شعرای جمع سواد ادبی شعری ندارند نمونه بارزش خود من .اما از وقتی وارد این سایت شدم دوستان خیلی کمکم کردن تا بیشتر با وزن سمعی اشنا بشم در جمعمون اساتید خیلی بزرگی داریم من خودم خیلی از اشعارشون کمک گرفتم شما هم صددرصد میتونین اینکارو انجام بدین باید ببینید چه سبک شعری رو بیشتر میپسندین و ادامه اش بدید. موفق باشید پتانسیل شو دارید | |
|
سلام و درود شاعر شعر های دلنشین
| |
|
سلام سرکار خانم فرشیدفر ممنون همیشه سلامت و دلشاد باشید | |
|
درود بر شما همیشه سلامت و برقرار باشید | |
|
سلام و درود همیشه برقرار و پایدار باشید | |
|
سلام و درود همیشه برقرار و پایدار باشید | |
|
درود سعادتی شد اشعار شما را خواندم بدیع و عالی بودند | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیبا بود