پنجشنبه ۱ آذر
بوسه بر سیمای شب شعری از علی معصومی
از دفتر غزل واره ها نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ۱۹:۳۴ شماره ثبت ۸۲۳۵۶
بازدید : ۴۹۳ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب علی معصومی
|
بوسه بر سیمای شب
هنوز از اشتیاقت ای گل یکدانه! حیرانم
خبر گویا نداری از من و حال پریشانم
بهارت خوش بود اما تو را ایکاش میگفتم
ز حسرت های فروردینی فصل زمستانم
مگر قسمت کنم با تو تب تنهایی خود را
که آتش میشوم روزی ز هُرم آه سوزانم
شرنگ از روزگاران می خورم اما نمی دانی
که عمری در پِیَت ای نازنین مبهوت دورانم
بترس از سیل چشمانم بسمت آستین زیرا
که غارت میشوی با قطره های روی دامانم
تمام صبح و شامم را به باد خنده میگیری
نمی پرسی دریغ از شیون پیدا و پنهانم
به جرم بوسه بر سیمای شب های وفاداری
بنوشان شوکرانی را که اینک رو به پایانم
شلال عقده می پیچد بروی دیده معصومی
شراب آلوده ی رقص سر زلفی پریشانم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.