سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        صلیب

        شعری از

        فاطمه اصفهانیان امیری ( فریماه )

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۵۷ شماره ثبت ۸۱۷۹۱
          بازدید : ۶۹۳   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فاطمه اصفهانیان امیری ( فریماه )
        آخرین اشعار ناب فاطمه اصفهانیان امیری ( فریماه )

        داغت صلیبی است بر دوش خسته ام !
        از اینجا تا میعادگاه چقدر فاصله است ؟
        سنگ ها در دامان 
        و نفرت بر نقابِ سیاهِ مردمان این شهر ،
        و بوی دود و عطشِ تنیده شده بر مِحراب .
        خوب که نگاه کنی
        می بینی که چقدر عقربه ها دروغگویند ،
        و من صدای خِس خس سینه ام را باور می کنم
        که زیرِ بار صلیبی بر پُشت ،
        چه غمگنانه ترانه می گوید .
        من زاده شده ام بر تیرگیِ یک پیکرِ فرسوده ؛
        و بی امان برایم نَفیر می زنند
        کوهی که در پناهِ سایه اش ، لاشخورها لانه کرده اند .
        من به میعادگاه می رسم
        تنها ، با تَنی بی جان
        و بر لاشه ی تکیده ام امشب
        لاشخورها نماز می گذارند.
        باور کن من بی گناهم ،
        دَم مسیحاییت به دامانِ صلیبم کشید .
        ای پیامبر دروغین !
        به باور آیه های تزویر تو 
        تا اَبد زیر بارِ این صلیب می مانم .
        گناهم باور توست ای عیسای دروغین !
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۵۵
        زیبا و جالب بود خندانک
        فاطمه  اصفهانیان امیری   ( فریماه )
        فاطمه اصفهانیان امیری ( فریماه )
        سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۳۰
        سپاس استاد عزیز
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۲۵
        سلام :
        درود بر شما بانو امیری عزیز...
        سرود ه تان بسیار بسیار زیباست
        کاش بقیه دوستان هم زحمت کشیده آنرا بخوانند ...
        به صفحه دوستانهم سری بزنید بد نیست .

        --------------------------- خندانک
        باز باران ، بی ترانه خستگی برجا گذاشت
        باز داغی بر دلِ مجنون این لیلا گذاشت

        باز سر شد روزهای بی تو ...بی چتر و کلاه
        باز هم یلدا گذشت و عشق را تنها گذاشت ----؟!
        فاطمه  اصفهانیان امیری   ( فریماه )
        فاطمه اصفهانیان امیری ( فریماه )
        سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۳۰
        سلام بزرگوار
        ممنونم از لطفتون
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۵۴
        درود بر سپیدسرای توانا_ بانو فریماه_ گرامی خندانک
        باز هم شعری اندشمندانه و نیک بنیان خندانک خندانک خندانک
        از اون سپیدهایی که میشه ساعتها بهش فکر کرد خندانک
        شعرهاتونو دوست دارم
        آزاد اندیشی و صداقتی شاعرانه در شعرهاتون موج میزنه خندانک
        به پاس تلنگری که با شعرتون به اندیشه ی خاک گرفته ام زدید دلنوشته ای ناخوانده تقدیمتون میکنم:

        \"در همین حوالی\"

        برادرم خمس می دهد
        زکات هم
        و من کلیه ام را...
        قربهً الی البازار
        او خانه ای در بهشت دارد
        مِن تحتها الانهار
        من نیز خانه ای اجاره ای دارم
        در محله ی اشرار
        برادرم حلیه المتقین می خواند
        بحارالانوار
        من اما سخت درگیرم
        بلطف خدا سرِ کار
        برادرم بوی بهشت می دهد
        بوی عطر \"تیرُز\"
        بوی رُزهای بهار
        من اما... بوی عرق
        مستم از ویسکیِ کار
        روی پیشانی برادرم
        پینه ای زیباست
        بهترین نوعِ پینه در بازار
        انگار کشیده اندش با پرگار!
        پینه ی دستان من اما
        به قول گونه های دخترم: خار خار
        برادرم باز به حج رفته
        برای هفت هشتمین بار
        تمرین می کنم که بگویم: حجّکم مقبول!
        پرستار می خندد
        خدا هم انگار!....(م. فریاد)

        به امید روزهای روشن خندانک
        فاطمه  اصفهانیان امیری   ( فریماه )
        سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۳۴
        درود بیکران جناب زارع عزیز
        خندانک خندانک خندانک
        برای من باعث افتخاره که استاد و شاعر توانمندی چون شما ، به نوشته های من
        من سری میزنه و باعث دلگرمی شاعران نوپایی چون من میشه ...
        یک دنیا سپاس

        خندانک خندانک خندانک
        کیمیاطولابی
        سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۵۶
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7