پنجشنبه ۱ آذر
|
دفاتر شعر مرتضی قربان نژاد(واپسین)
آخرین اشعار ناب مرتضی قربان نژاد(واپسین)
|
یکی مرد به مسجدی دوان شد
یکی مرد به میخانه روان شد
مردمانِ بی مایه ی شهرِ قصه ی ما
رِدایی به قضاوت!
سرِ کرسی بِنشستند
لحظه ای کاش که اندیشه روا می کردند
قصه آنجا برسید
نیمه فاکران به اندوه شدند
ابلهان بسته دهان
غرقه در سکوتِ انبوه شدند
به نصیحت مردِ میخانه رویِ قصه ی ما
مستِ لایعقلی را سویِ خدا برد
مردِ مسجد رویِ این قصه ولی
یک بغل کفش به تاراج زِ مردانِ خدا برد
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما جناب استکی گرامی | |
|
درود بر شما شاعر گرانقدر | |
|
درود فراوان ممنونم همچنین | |
|
سلام آقا مسعود میناآباد گل صد درود بر شما | |
|
سلام بر شما جناب دزفولی گل سایه جنابعالی مستدام | |
|
من هم به نوبه خویش ولادت بی بی دو عالم را به شما و به تمامی اعضای سایت وزین شعر ناب تبریک می گویم. جان عالم به فدای پسرش حسین(ع) | |
|
سلام دوست من درود بر شما شاعر گرانقدر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.