پريشاني

لطفا حداقل سری به سروده خود بزنید

درود بزرگوار
به شعر ناب خوش آمدید

احسنت

درود بر شما عزیز
احتمالا شعر خوبی بوده که فعلا خونده نمیشه حق با استاد استکی استاد عزیزه که یکی از صبورترین و مهرآفرین ترین اعضای شعره ناب هستند به عبارتی رکورد زدید چون استاد همیشه نظرشون مهربان و ملایمه 😂
و تعجب میکنم از سایت خوب شعر ناب چگونه نشر داده نوشته ها معمولا تا ۴۸ ساعت جهت تایید نشر داده نمیشن
با احترام خاص لطفا بازنویسی کنید
پایدار باشید ✋🌹🌹🌹

"باران ببارد يا نبارد  باز       
درچشمِ عاشق شهر باراني ست 

 خاموش كن شمعِ اتاقم را 
شب گريه هايِ عشق پنهاني ست 

 درگيرِ آرامش نميگردد 
مجنون كه آيينش پريشاني ست 

 بي ساحلِ امن ِنگاهِ تو
درياي دل همواره  طوفاني ست 

 اينجا مقصر هركسي باشد 
تقديرِ من سر در گريباني ست 

 سيلابِ اشكم؛  او نميداند 
من حال و روزم سخت بحراني ست 

 حتي اتاق ِسوت و كورِ من 
با ياد تو هر شب چراغاني ست 

 اين دردِ بي درمان مرا كشته 
در قلبِ من تشويش مهماني ست 

 عاشق نباشي پس نميداني 
 اين درد دردي غيرِ درماني ست 

 تاوانِ عشقت را گران دادم 
با عمر، اما حيف ارزاني ست 

 عاشق بمان  اين روزها هرچند 
حتي مقامِ عشق اعياني ست 

 روزي كه مُردم مطمئن باشيد 
قتلم به شمشير  همين جاني ست 

 چشمم به راهش ماند اما باز 
هر بار  يوسف غير كنعاني ست 

 راهي كه بي من ميرود قطعا 
بيراهه اي سمتِ پشماني ست 

 بر اين غزل هم، خرده كمتر گير 
شرمنده شعرم، جمله افشاني ست"...امیر پارسای مجد

بسیار غزل زیبا و دلچسبی بود بزرگوار
دستتان درد مکناد.
البته به بیت آخر که رسیدم فکر کردم که نباید ویرایش میکردم.
به هر حال زیبا بود.