سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
شبی با یاد آن مستانه های شهر تنهایی
دلم بنشست بر ویرانه های شهر تنهایی
قلم برصفحه نقش شبنمی بر سنگ می انگاشت
خیالم می سرود افسانه های شهر تنهایی
نسیم وصل یاران غصه ها از خاطرم میراند
چو دستی مهربان برشانه های شهر تنهایی
هزاران شمع خاکستر شدند اما ندانستند
بهای شمع راپروانه های شهر تنهایی
زغمهای زمان آسوده بگذشتند بی اشکی
قفس بر دست آن دیوانه های شهر تنهایی
و رقصیدند در میخانه های کوی یکرنگی
چونوشیدند از این پیمانه های شهر تنهایی
بسیار زیباست