سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گوی

        شعری از

        آراز نامی

        از دفتر اخگر ذهن نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۱ شماره ثبت ۷۹۳۱۳
          بازدید : ۳۹۱   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آراز نامی


        در زمانی که هست هیا هوی
        چه میگوید این زمین گوی
        کوش، انسان و انسانیت
        آن خدا و حقانیت
        دم از رفاقت و صممیت میزنیم
        از پشت به دوست خنجر میزنیم
        خسته است دل من از حسرت و آه
        چرا آسمان نیلی شد سیاه
        روح شفاف خالق شد خجل
        از این بندگان و  این خلق سنگ دل
        دنیای رنگیه من شد کدر
        #آراز_نامی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ۲۱:۳۶
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و پر معنی است خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۰۱
        خندانک خندانک خندانک
        بسیارعالی و زیباسرودی بود
        درود .درود درود
        خندانک خندانک خندانک
        لیلا امریاس(پریسا)
        جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۱۳
        زیبا و قابل تامل
        درود بر شما
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5