سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        شاعر بدخط

        شعری از

        حامد(شاعر بدخط)

        از دفتر عاشقانه،عامدانه،قاتلانه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۴۵ شماره ثبت ۷۹۲۳۰
          بازدید : ۴۲۱   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        فهمیده بودم شعر میخواند
        پس با تمامیت احساسم
        برایش
        غزلی ناب نوشتم
        غزلم را خواند
        پسندید
        اما
        با غرور دخترانه اش 
        گفت:
        "عجب شاعر بدخطی"
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۳۸
        دلنوشته زیبایی است خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۲۵
        با سلام
        کوتاه زیبا
        لذت بردم
        درود درود
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        حامد(شاعر بدخط)
        حامد(شاعر بدخط)
        دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۲۰
        سپاسمندم خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۴۶
        درود بر شما.... خندانک خندانک خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۱۵
        درود شاعر گرامی
        اشعارتون واقعا زیبا هستن
        مخصوصا اینکه همیشه یک فراز خیلی خاص دارن
        لیلا امریاس(پریسا)
        سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸ ۰۷:۴۱
        شاعر گرامی درود
        زیبا و دلنشین
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3