سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        از ریاض تا تگزاس!

        شعری از

        محمد ترکمان(پژواره)

        از دفتر هزاره بیم نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۸ ۱۸:۵۸ شماره ثبت ۷۸۳۳۴
          بازدید : ۶۵۶   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ... نفت نبود اگر،
        ملخ
        نرخ خاویار بود
        اف
        پانزده، نرخ خر!
        *  *  *  *
        ... و کاش هیچوقت نفتی نبود،
        با خفت خاندانی تا شاهی
        نمی کرد با عزت، نژادی گدایی!
        *  *  *  *
        ... وقتی " شیر" سکوت می کند شتر
        شادی،
        بوفالو ژست می گیرد سوسمار، جان!
        *  *  *  *
        ... کویی ببر مازندران؟
        کِه برای شیر
        شغال شانه می کشد
        برای یوز، بوزینه شاخ!
        = = = =
        پ.ن:
        در زنجیر " من " شیری هستم پیر
        که با خود، هر دم درگیرم بی خود
        از زندگی سیر!

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۸ ۲۰:۰۶
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر معنی است
        دستمریزاد خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۸ ۰۸:۱۳
        سلام استاد عزیزم
        ....
        نفت
        نفرین دایناسوری است
        که از خوردن هابیل مرده. خندانک خندانک
        محمد ترکمان(پژواره)
        دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۸ ۰۹:۲۷
        ...بیخیال دیگر می خواستم به بی عاری اقتدا کنم، به دار پشت ! بی خطر، رفت گوشه ایی خفت... خمیده برای خلق، تو را خدای داخلم اما گفت نمی بخشم باز خیمه اگر خیمه خراب نشوی، شمع شمع آب !

        ... و باری سلام عزیزان زمان... کوچه های کوفه را نگری اگر، در خاکت سر فرو برده وُ، تر کورشان توان نظر ندارد و شرم شان نه آخر؛ در خواب تا آنجا که خر ابوموسی اشعری به شب روَی شان شکوَه می کند و از بزدلی شان، در روز های ابری، بوزینه زبیده خاتون عرعر...

        همچنین با پوست و استخوان، از منصور هایی که سطری چند با من رنج کشیده و می کشند، اف پنج اف پنج سپاسگزارم و تا پشت دریا، هستم قایق شان...

        تو، یک " بغداد " آشوبی !
        با آسمانی بارانی
        هزار و یک شب، خوبی...

        پ......
        محمد خسروی فرد
        دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۸ ۱۰:۴۰
        درود بر شما ادیب ارجمند
        بسیار زیبا و گویاست
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        سیف اله فاتحی
        دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۸ ۱۱:۲۴
        درود برشما
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۸ ۲۰:۰۱
        درود استاد گرامی
        وقتی خون سیاه از رگهای شهر بیرون ریخت
        غلظت پایمردی ها کم شد
        شاید حجامت همیشه خوب نباشد
        اعظم قارلقی
        سه شنبه ۷ آبان ۱۳۹۸ ۰۱:۵۲
        برای شیر
        شغال شانه می کشد
        برای یوز، بوزینه شاخ
        بسیااااار بسیااااار زیباااا
        عاااالی بود خندانک
        عنایت الله  ایرانمنش ( م تکخال )
        سه شنبه ۷ آبان ۱۳۹۸ ۰۵:۵۰
        سلام و درود دوست عزیز بزرگوارم
        بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
        پیروز و سرافراز باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        موسی ظهوری آرام(آرام)
        چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۸ ۰۲:۳۳
        سلام استاد
        عالی چونان همیشه
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۸ ۰۸:۰۸

        سلام
        صبح زیبایت به خیر استاد
        ------
        گر خوب نیم خوب پرستم باری
        ور باده نیم ز باده مستم باری

        گر نیستم از اهل مناجات رواست
        از اهل خرابات تو هستم باری .

        ---------- .مولانا جلال الدین محمد بلخی
        --------
        درود .......... خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6