پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
وقتی که شب بیاید
"انسان، گرگ انسانست"
وقتی
که شب بیاید
و گیسوان سیاهش
روح مردان بلند بوکاژهای شراب را، بلرزاند
_به ساعت رقص_
.
.
.
وقتی بپیچید
چون عطر پرحرارت تنباکو
،، در باد
وقتی که شب بیاید و ُ
تیغه های لبخندت
زخم عاج و تازیانه های معراج را عریان کند
شب بیاید ُ
در نوازش آبی انگشتانت، پنهان شود
وقتی که شب بتابد،،
بر توتم پنهان
وقتی که شب بخواند
به کیفر بوسه
.
.
.
و در چشمهای بیگناهت آشیانه کند
وقتی
در اقلیمهای اسبنده ات بچمد
کیمیای رزمستانها را بارور کند
آه
وقتی که شب بیخبر بیاید
و خداوندگاری در آغوشت، خفته باشد
درود اقنومهای خون
، از سرانگشتانت بلغزد
و آوایت
مورالی باشد، بیرنگتر از سوگ
از
اشک
از ماشیح....
تو چه میدانی
آزادگی کدامین فریادست!؟
آنچنان که تهی باید بود
از ابتذال خاک
تُهی
از تناسخی عبث
از فوجی پرنده ی بیپر
از ناله ی علف
از...
|