دوشنبه ۳ دی
پلک ماه شعری از حمید ادیب
از دفتر خاطره نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ ۲۱:۵۲ شماره ثبت ۷۶۱۵۵
بازدید : ۵۷۱ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب حمید ادیب
|
نگاهش چون شب و ماهه
میون جنگل تردید
منم اون تاک خشکیده
به دور از باور و امید
نگاهش چون شب و ماهه
میون آب و آیینه
منم اون رهرو خسته
که روزا خواب میبینه
نگاهش چون شب و ماهه
میون ساعت و دیوار
منم اون تیک تاک ساعت
نفس افتاده از تکرار
نگاهش چون شب و ماهه
میون نم نم بارون
منم اون قطره آبی که
میوفته از دل ناودون
نگاهش چون شب و ماهه
میون و بغض و دلتنگی
منم اون برگ پاییزی
لای کاغذای رنگی
نگاهش چون شب و ماهه
نه اون ماهی که میبینی
همون ماهی که تو رویا
اون و با دست میچینی
نگاهش خیلی حرف داره
مثل ابری که برف داره
تو چند تا بیت نمیگنجه
هزار تفسیر و صرف داره
قلم افتاد از دستم
دیگه تاب نوشتن نیست
فقط باید تحمل کرد
تا پلک از ماه برداره
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ترانه زیبایی است