روح ما با این افکار پست و اندیشه های که از حدود معده و شهوت تجاوز نمیکند،آیااگر از بین برود بهتر نیست!؟ موریس مترلینگ
پنجشنبه ۸ خرداد
زخم شعری از میثم سهرابی(فریاد)
از دفتر غروب تلخ نوع شعر
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱ ۱۸:۵۴ شماره ثبت ۷۵۱۸
بازدید : ۲۱۷۱ | نظرات : ۳
دفاتر شعر میثم سهرابی(فریاد)
آخرین اشعار ناب میثم سهرابی(فریاد)
صدای ارسالی شاعر:
مرورگر شما از پخش صدا پشتیبانی نمی کند
از نگاهم عاشقان درد فراغت میزنند با نگاهی بر رخم جانی صدایت میزنند
ترسم از بی صبری چشمان هجران دیده ام کز پس یادی زه تو بر طبل رسوایی زنند
زین نداره بی سرو سامان تورا سودی نبود گرچه دارا هم به ظاهر سودو در باطن زیانها میزنند
رفته ای اما هنوز از زخم ها بارانیم زخم را لیکن به جای تو زبان ها میزنند
مستی از خودخواهی و وز لابه های چون منی صور و صات مستی ما را بنان ها میزنند
پر غروری بی صدا پرواز کن کز غفلتی تا به خود آئی عیارت را کمان ها میزنند
ای دریغا میرسی بر من ولی بعد از اجل بر عبث بیهوده بر سر این و آنها میزنند
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.