چهارشنبه ۵ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
عطری بیگناه در خورده روایت های اتاق گم شده..
از چهارچوب در، یک دسته گل خشک
یک عکس کوچک سیاه و سفید و یک مانیفست سوخته آویزانست
در زیرسیگاریم
فصل شیر و عسل، دلمه بسته..
تعبیر این همه فاصله، سختست، میدانم
تالارها را در نتهای چکه ام گم میکنم
مینشینم، شطرنجهای خونی را میچینم
بیست و پنج ساعت دلدادگی را در ویولا میریزم
.
.
.
غازهای وحشی
عاشقانه ابرها را بوسیده اند..
در نوشاک دهانم، مشاعره ی باران میپیچد
آه!
کروموزومهای رویال برایم ترانه خوانده اند..
ریشه های طلاییم را در قاب روی دیوار محکم میکنم
باد، در تن توسکاهای خاکستری میخزد
در پرده های ساتن گلبهی
در مجسمه ی سرد مومی
.
.
.
و لابه لای موهایم
آوازه ی ودکا در کبودی لبهایت گم میشود..
میان ذکاوت این آیینه ها
در حالی که هر آسمان یک فراداستان است
و تو هرگز از باغچه ی کوچک حیاط بیرون نزدی
.
.
.
رنگ چشمهای مرا فراموش نکن!
من همیشه آبی بومی این حوالی را سخت در آغوش گرفته ام
تا یک کلاژ متفکر غمگین ،
در شرقی ترین خانه ی خیابان آربات به خواب رود..
ژوئیه 2018
|