چهارشنبه ۱۶ آبان
|
دفاتر شعر احمد ابراهیم زاده
آخرین اشعار ناب احمد ابراهیم زاده
|
و منم شهره ی شهر دردها
عاشقان جمع شوید
عاقلان چَشم بشویید به عشق
و نظاره گر احوال بد من بشوید؛
که مرا داغ زنند دم دروازه ی این شهر خموش
تا اگر رهگذرِ بی خبرِ بی بصری
گذرش خورد بدین ویرانه،
بهراسد از هیچ، بگریزد از پوچ
که من از خالیِ عالم لبریز
که منم نقطه ی پایان کتاب تقصیر
و منم مرده ی افسرده ی گور حسرت
یا من آن تشنه گدای کوچه ی مغفرتم
من سزاوار هزاران بد و یک بد شده این عاقبتم
تنهایم...
سر نشد بی همگان امروزم، نشود فردایم
وای بر من که چنین تنهایم...
خانه ام پُر خاموش،
کوچه ای پُر تاریک،
شبی از جنس اَبد،
خلسه ی خاطره ی یک آغوش
رقص صد خاطره با هق هق سازِ ناکوک
بارش خیس هزاران افسوس
آه افسوس...
ناله هایی همه از عمق دلی آشفته
ناله هایی همه از جنس دعا
و خدایی که از اینجا رفته...
و خدایی که دل از من شسته...
همه را جمع کنید،
و مرا جار زنید، تا بدانند همه
بنویسید از من، تا بخوانند همه
که در این دار که بر عشق بناست
فقط عاشق پاک است
فقط او لایق تحسین خداست
و به درمانگریِ عشق هزاران سوگند
که چو از عشق به معشوقه خود باز زنی،
سرنوشتت خاک است...
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزارم استاد ادیب بنده ی حقیر 🌸🌸 | |
|
درود بر شما و سپاس فراوان | |
|
درود بر شما شاعر بزرگوار سپاس از لطف بی کرانتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.