سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        مردم دنیا

        شعری از

        زهرا مددی

        از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ۰۰:۲۱ شماره ثبت ۷۴۶۶۴
          بازدید : ۷۰۵   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زهرا مددی

        دلم از مردم دنیا گرفته، تمام شعر من را غم گرفته، همیشه خوب بودم، پاک بودم، ولی بغضی مرا از من گرفته،  نفهمیدم چرا آخر خدایا، جهان حق مرا از من گرفته، به هر که نیک کردم، او بدی کرد، شکست قلب مرا، ظلمی یدی کرد، طلب کاری تو گویا پیشه شان بود، همین دنیا فقط اندیشه شان بود.......................
        بیزارم از حال و روزتان، تکیه بزنید به تخت هایتان، به قدرت پوشالی تان،به غرور بی ارزشتان،به حسادت های قبیح تان، به هر آنچه از راه چاپلوسی های تان کسب نمودید، به هر آنچه از راه دروغ های تان کسب نمودید، درون تان در چهره تان پیداست، راست گفته اند که درون پاک چهره اش پاک است و درون کثیف چهره اش کثیف، سیرت زیبا صورت زیبا می آفریند و سیرت زشت صورت زشت، و اما من همیشه از شر شما به خدا پناه می برم، و دعا می کنم برای آن زیبایی که در میان جمع بدان غرق شده است، کاش زود زود از آن جمع گسسته شود و دوباره پاک و زیبا دیده شود، توبه را برای همین وقت ها گذاشته اند همین وقت ها..............................................
        نگاه کن،نگاه کن به من،به اشک چشم هایم، به قلم شکسته ام،به شانه های خمیده ام،به رنگ پریده ام،به سکوتم،به خشم فرو خورده ام،به آنچه که تو ندیدی و من پنهان نمودم، به آنچه که تو دیدی و من کتمان نمودم،خسته ام ،خسته از این دنیای دنی،خسته از این انسان های مردنی،آزارم دادند:آنها که بدی هایشان را به من نسبت دادند،
        آنها که با کوچک شمردنم خود را بزرگ کردند،آنها که با محدود کردنم برای خود آزادی خریدند،خسته ام،خسته از مردان نامرد،خسته از بزرگان نابزرگ، خسته از خردمندان نابخرد،خدایا من خوب زندگی کردم،پاک زندگی کردم،اما آنها قلب مرا شکستند،دستم را به آسمانت بلند کردند،دمم را سوز کردند و بازدمم را آه،خدایا نجاتم بده، که جز تو امیدی ندارم،تنها تویی پناهم ای بهترین پناه دهندگان........
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ ۲۰:۴۳
        درود بانو خندانک
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ ۱۳:۵۹
        بسیار زیبا تشکر از شما وقلم زیبای شما بانو خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ ۲۰:۰۳
        درودتان بانو
        بسیار زیباااااا
        قلمتان هماره سبز خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        جواد  رفیعی  (جواد)
        دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ ۲۱:۲۰
        سلام
        زیبابود خندانک خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ۱۴:۱۵
        درود بانو مددی ارجمند
        پایا باشید و پویا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی رفیــــعی وردنجانی
        شنبه ۱ تير ۱۳۹۸ ۰۰:۴۵
        سلام و درود شاعر گرامی
        پاینده باشید
        در پناه خدا خندانک خندانک خندانک
        زهرا مددی
        شنبه ۱ تير ۱۳۹۸ ۱۰:۲۸
        سلام و درود و سپاس فراوان از شعرای ارجمند خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4