سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        دین جدید

        شعری از

        حامد(شاعر بدخط)

        از دفتر چشمانت آرزوست نوع شعر تک بیتی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۸ ۱۸:۱۳ شماره ثبت ۷۴۶۰۳
          بازدید : ۴۹۱   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        دین من دین جدیدی است، خدایا بپذیر
         
        یار من معبود و دل پیغمبرش باشد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        کبری یوسفی
        شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ۰۵:۱۴
        سلام برشاعر بزرگوار
        زیبا وقشنگ سروده اید موفق باشیدودرپناه خدای مهربان
        آفتاب بختتان فروزان الهی آمین خندانک خندانک خندانک
        حامد(شاعر بدخط)
        حامد(شاعر بدخط)
        شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۳۷
        سپاس بیکران بانوی بزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        هومن کوچک پور
        شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ۱۳:۰۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ۱۵:۴۲
        درودها بر حامد عزیز و گرامی
        مانا باشید برادر بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ۲۲:۰۶
        درودتان جناب مهرآبادی عزیز
        زیبااااا
        قلمتان جاری
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4