پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر حسن مصطفایی دهنوی
آخرین اشعار ناب حسن مصطفایی دهنوی
|
« فرقت يار »
گر دهر دني ره دهدم ، سوي يارم
از خاك رهش ،گرد به چشمم بگذارم
از فُرقت5 يارم ، همه شب تا به دَم صبح
مي غلتم و بيدارم و بي صبر و قرارم
يارب من از اين دهر دني، عاجزم امروز
نزدت نـرسيدم ، نه بيايـي به كنارم
بر وعده ي حُسن تو كه بود اين خبرم داد
بر حُسن6 تو آيا به كجا دست بيارم
در موج فضاي تو به هر جا بردم باد
گر باد بيارد ، به برت گرد و غبارم
آيا بتوان عاقبت آن حُسن تو بينم
گر روز بگردم و اگر در شب تارم
آن حُسن لقاي تو از اين ديده نـبينم
اي كاش بشد ، كورتر اين ديده ي تارم
يارب مَشُمر1 كار بد من ،كه من امروز
كار بد و نيك همه يكسان نشمارم
دنبال خطاكاري خود ، هر چه بگشتم
ديدم كه خطايم به بدن هست چو مارم
هر باد خزاني بِـوَزد جانب اين دهر
احساس خطر مي كنم آيا به حصارم
يارب تو نگهداريَـم از باد خزان كن
تا پَـر نـكند اين گل گلبار بهارم
در وقت جواني، غم من هر چه فزون بود
اين دهر دني ، باز غم آورد به كارم
از وقت طفوليت و تا موقع پيري
زين زجر2 همين دهر دني ، زير فشارم
آيا به كجا بوده ام ، اين دهر مرا يافت
در دام خود انداخت ،همه شغل و شعارم
يارب سببي ساز ، كز اين دام گريزم
در دام همين دهر ، به مانند شكارم
اصليت هر آدمي از دست تو مي بود
اصلاً تو نديدم ، به برت3 دست بدارم
از خط بنوشتن چه بُوَد سود من امروز
بر ياد رضاي تو ، من اين خط بگمارم
در مرحله اول ، تو به من جان بسپردي
جوياي تو هستم ،به تو اين جان بسپارم
بر وعده ي آن حُسن قيامت به اميدم
كز حُسن و ترحّم ، نـبري جانب نارم
در آخر عمرم اگر آن حُسن نديدم
نامـت بـنويسم ، به سر سنگ مزارم
با نام تو و بر ياد تو در خاك چو خفتم
نامي به نكويي است ،بر آن ايل و تبارم
كارَت حسنا ،محض4 صواب است به دنيا
كارت كه صواب5 است ، بيايي به ديارم
٭٭٭
5- دوري – جدايي 6- نيكويي - نيكي
1- مشمار 2- آزار و اذيت 3- پيش تو 4- خالص 5- درست
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مثل همیشه زیبا
🌹🍃🌹