شنبه ۲۶ آبان
خنده آذین لب است شعری از امیرموسویان
از دفتر شعر 1390 نوع شعر
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۵ تير ۱۳۹۱ ۲۱:۳۱ شماره ثبت ۷۲۵۱
بازدید : ۷۹۰ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب امیرموسویان
|
خنده آذین لب ست.
اما گاهی،
تو بدان
لبِ پرخنده نشانِ
دل بی درد و غم است.
دل بی درد و چموش
بی خبرباشد از آن اشکِ دو یتیمان غریب
که نشسته بر ِیک سفره یِ بی نان وپنیر.
نه امیدی به دری
که زند باز بروی اش، لبخند.
نه رسد در شب تاریک،
بَرَش قاصدکی
که نویدی دهد از
مانده ی آشغالِ غذایی که چکیده ست ز دهانِ
پسرسیر و شکم گنده ی همسایه ی او.
کادو یک شب عید است
برایش به خدا.
تو بخند دلبرَکَم،
دلبرِ ساده ی شیرین سخنم
که همین غُصه ی دستان فقیر و تب فردای دگر
در پس اش خنده ی مستانه ی تو
شده یک عقده ی سنگین،
برای منِ شرمنده ی بنشسته سرِ حوض طلا.
تو ببین دلبر بی درد و غمم
که تنم گشته کبود
ز فرودِ سرِ شلاق نگاهش،
همه ِ دم.
......................
خنده آذین لب است
اما گاهی تو بدان ......
اهواز ـ 8 شهریور 1390
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.