جمعه ۲ آذر
این جهان متروک شعری از آصف
از دفتر دل نوشته های من نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ فروردين ۱۳۹۸ ۱۵:۳۱ شماره ثبت ۷۲۴۲۵
بازدید : ۳۰۳ | نظرات : ۴
|
|
چه کسی گفته است که
تنهایی دنج ترین شلوغی دنیاست
آنکه این جمله را گفته
کاملا بی خبر از حال آدم هاست
ما غرق در زخم هایی هستیم
که سال هاست روی آن را نبستیم
زخم هایی که ما را نکشت اما
هیچوقت قوی ترمان هم نکرد
اما باعث شد ببینیم و دم نزنیم
در عوض از درد لبهایمان را گاز بگیریم
تا از گوشه چشمانمان جاری شود
اشک هایی نه از سر ضعف
بلکه از شکستن سدی که ترک خورد
و رویاهایمان را نیز با خود به زیر برد
رویای انسان بودن درین شهر مخوف
اما حیف که سد دل هایمان سنگی است
و اشک هایمان شور و زمین گونه هایمان
خشک و پر از ترک های جور واجور
نه تو تنهایی و نه این دنیا دنج
این شهر پر شده از نقاب های رنگی
و خرابه های متروک اما پر زرق و برق
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موثر و زیبا بود