تقدیم به شهید ، سردار سرلشکر علی هاشمی
به مناسبت ( فردا 1 تیر) دومین سال روز خاک سپاری وی
پلاکت کو،
نمی یابم
کجا خاکش تو کردی لحظۀ آخر
که جان دادی برای من،
که چون مجنون به صحرای غریبی رفتی از پیشم.
کجا رو آورم امشب.
کجا چیزی(1) بیابم من ز جسمت،
سرو در خون خفته ، ای " یوسف " (2)
به دلدارت رسیدی عاقبت تنها؟
....................
به دنبال تو می گردم
به دنبال یکی چیزی (3)
که از نورش (4) بیابم پیکرت ،
ایستاده ی دیرین،
...................
ز کویت نیستم من آشنا امشب
عزیز وُ اسوه ی یاران.
بگو "یوسف"
بگو یک دم سخن با من
که یابم من پلاکی
یا که در خاکی
یکی پوسیده آثاری
ز تو اینک .
بگو " یوسف "
پلاکت کو؟ برادرجان
نمی یابم نشانی از قد رعنای تو، امشب.
بگو بامن.......
..............
چه می گویی؟ پلاکم کو؟
مگر من یک پلاک بودم برای تو
که این سان در پی آنی.
.................
پلاکم نیست برادر جان
تنم هم نیست برادر جان
بدان ای خسته دل،
یاور،
توای هم رزم خوش باور
به همراه پلاکی غرقِ در خون و تن ام،
آن شب
به همراه دل ام بُرد
نازنین لیلای محبوبم.
..............
برو در بزم لیلای خودت بنشین
مرا با گنبدی از زر،
مکن در گیر
تو ای یاور
که من در بزمِ خون وُ آتش وُ این تن
به شوق وصل شیرین ام
زدم آن تیشه را بر سر. اهواز ـ 27 شهریور 1390
1 اشاره به استخوان هایی از جسد مطهر" علی هاشمی" که پس از 24 سال هور نشینی، شناسایی
شد.
2 "یوسف هور" اشاره به لقب هم محله ای، هم بازی، دوست، و فرمانده شهیدم : سرلشکر شهید
علی هاشمی، فرمانده قرارگاه فوق سری نصرت و فرمانده سپاه ششم امام صادق (ع)
و فرمانده سپاه حمیدیه، بستان، سوسنگرد، که در هورها مستقر بود.
3 اشاره به پلاک او که بدست نیامد، زیرا قبل از شهادت انتحاری به همراه یاران، جایی خاکش کرده بود.
5 اشاره به آزمایش DNA روی استخوان های جسد او که منجر به شناسایی او شد.